دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢,٥٤١
رتبه در دیکشنری
١,٦٥٣
لایک
٨
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
٥ روز پیش
٠
با این اوصاف . . . .
٣ هفته پیش
٠
بخاطر چیزی مورد قضاوت قرار گرفتن بر اساس چیزی قضاوت شدن
٣ هفته پیش
٠
معنی حدوداً و تقریباً هم میده I'm like 32 من حدودا/تقریبا ۳۲ سالمه
١ ماه پیش
٠
اگه زحمتی نیست . . .
١ ماه پیش
١
اون کاری که فکر میکنی اشتباه ولی از انجام دادنش لذت میری میشه guilty pleasure
جدیدترین ترجمهها
١ سال پیش
a genuine offer of help with no strings attached
١
یک پیشنهاد خالصانه برای کمک بی هیچ قید وشرطی
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
١
رأی
٢٢٤
بازدید
٢
رأی
اگر عامیانشو بخوای میشه : ترکوندم I've aced the test : امتحان رو خوب دادم با موفقیت چیزی را سپری کردن یه همچین چیزی میشه
١ سال پیش
١
رأی
٢٢٤
بازدید
٠
رأی
اگر عامیانشو بخوای میشه : ترکوندم I've aced the test : امتحان رو خوب دادم با موفقیت چیزی را سپری کردن یه همچین چیزی میشه
١ سال پیش