مدال‌های معصومه تقی زاده

١٨٠

٤,١٨٠

٣١

٣

٧

٢١

امتیاز‌ها

مدال‌ها

جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bridezilla: bride Godzilla دخترهایی که در دوران ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bridezilla: bride Godzilla دخترهایی که در دوران ...

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

quirky: غیرمعمول اما جذاب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bite sized: کوچک و قابل دسترس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bite sized: کوچک و قابل دسترس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bearing: تأثیر - اثرگذاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cosign: ضامن شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cosign: ضامن شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

presiding: متصدی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

presiding: متصدی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tambourine: دَف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tambourine: دَف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deity: معبود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deity: معبود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unfailingly: همواره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obsessive–compulsive: وسواس فکری - عملی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mood stabilizing: تثبیت کننده خُلق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

settle on: انتخاب کردن پس از بررسی گزینه های م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

scour: ( برای جستجو ) زیرورو کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

placement: جایابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swollen: پف کرده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swollen: پف کرده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plunge: وارد گود شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

worrier: آدم همیشه نگران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worrier: آدم همیشه نگران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

seasoned: گرم و سرد دیده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guac: سس گوآکاموله

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guac: سس گوآکاموله

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش