masiha - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

become dehydrated: کم شدن اب

جدید ٥٠ دقیقه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high altitude climbing: در ارتفاع بلند کوهنوردی کردن صعود ...

جدید ٥٠ دقیقه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a bit special: کمی خاص

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a real let down: نا امید شدن واقعی

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گازگرفتگی توسط سگ: گاز گرفتگی توسط سگ

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

native of lorestan: بوم لرستان

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the top floor: طبقه بالا =on the top floor

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mainly local people: بیشتر مردم محلی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mainly local: بیشتر محلی

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

می تو بیبی: فنگلیش من هم همینطور بچه me too b ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

managing a farm: مدیریت یک مزرعه or working on it

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crowd of people: گروهی از مردم

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep off the step: از پله خوددداری کن یا بر روی پله نر ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its on the right: در سمت راست است

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its on the left: در سمت چپ است

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

signs and notices: علائم و اطلاعیه ها

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no vacancy: جای خالی وجود ندارد

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep left: در چپ نگه دارید یا stay on the left

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allow me to go: اجازه دادن به من

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on your left: دست چپ شما

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

left into: به چپ بروید

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

second turning: دومین جاده

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

second turning on the left: در دومین جاده یا خیابان به چپ بپیچی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

second turning on the right: در دومین جاده یا خیابان به راست بپی ...

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

way to: مسیر یا راه به

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

third turning: برای ادرس دادن میگن یعنی بعد از سوم ...

١ هفته پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baking club: جایی که نانوایی یاد میدن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ballroom dancing club: باشگاه هایی که رقص دو نفره یاد میدن

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drama society: جامعه نمایشی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

handball club: باشگاه هندبال

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

photography club: باشگاه عکاسی

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at side of: در کنار مترادف با by

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in many parts: مترادف با across

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in many place: مترادف با all over

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

astronomy club: جایی که نجوم شناسان هستند و نجوم شن ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lower than: مترادف با below

٢ هفته پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

athletics track: پیست دو میدانی

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dance studio: سالن رقص اگه کلاس رقص رفته باشید ی ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

launch an arrest: شکایت برای بازداشت کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play musical: موزیکال زدن یا معنی تحت الفظی میشه ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

estate agent’s: عامل املاک بنگاهی املاکی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cosmetics store: فروشگاه لوازم ارایشی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

greengrocer’s: سبزی فروشی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

music instrument: ساز موسیقی

٣ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

botanical gardens: باغ گیاه شناسی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to order: برای سفارش دادن ( در رستوران )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you ready to order: ایا شما اماده سفارش دادن هستید؟

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in ten days: در ده روز ، from now

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to chicken out: این اصطلاح به معنی جا زدن و ترسیدن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the top dog: سردسته یا رئیس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

just before: درست قبل از ، نزدیک

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all afternoon: تمام بعد از ظهر از ساعت : from 9. 0 ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

piblings: Aunt Uncle

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on river: she is on the river روی رودخانه مث ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in river: توی رودخانه مثال: توی رودخانه شنا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

niblings: نوه ها niece nephew

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٤ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

کمکم کنید برای یادگیری اسپانیایی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have meal: غذا داشتن یا غذا خوردن غذا های اصلی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrong size: اندازه اشتباه یا همون سایز اشتباه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

items of clothing: اقلام لباس یا اجناس لباس مثل ( مانت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apply for job: درخواست دادن برای کار write to ask ...

٤ ماه پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

too small: به معنی خیلی کوتاه هست ( و ان محصول ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take size: اندازه ، این سایز رو برمیدارم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coagh: به معنی سرفه کردن در حالت مریضی

٤ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

qu: حرف ربط است که دو جمله مستقل را به ...

٤ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٤ ماه پیش

مدال‌های masiha