پیشنهادهای Māni Sāsāni (٣٠)
واژهٔ �کاکا� که به چم �برادر� ( یا گاهی �برادر بزرگ تر� ) به کار می رود، پیشینه ای کهن و چندلایه دارد و در گویش ها و زبان های گوناگونِ حوزهٔ ایران فر ...
واژهٔ �زمان� در پارسی، پیشینه و ریشه ای کهن دارد و از شاخهٔ زبان های ایرانی می آید، اما راه تاریخی آن کمی پیچیده است. ۱. در زبان های ایرانی باستان د ...
اون | oun واژهٔ �اون� در پارسی امروز، درپایه یک کوتاه شده و دگرگون شدهٔ گفتاری از �آن� است. ریشهٔ �آن� به زبان های ایرانی باستان برمی گردد: در پارس ...
در پاسخ به کاربر علی : در زبان انگلیسی واژه mean با اینکه بسیار همانند واژه اربی معنی هست اما ریشه های بسیار متفاوتی دارن در زبان فرانسوی واژه ( ja ...
نمیدونم که این دگر واژه این واژه از پهلوی به اربی رفته یا نه . . . ام باور دارم که خوده جواب عربی باشه . . . بهتره که به جاش از همان پاسخ بهره ببریم
یاری | Yāri
واپسین | Vāpasin پایانی | Pāyāni
یاده ها یادبود ها
بیشتر پژوهشگران بر این باورند که �تبریز� از ترکیب تب ریز ساخته شده است: تب: در پارسی میانه و پهلوی همان �گرمی� است. ریز: به معنای �ریختن� یا �فرو ری ...
کمابیش نزدیک به نزدیکه. . . کم و بیش
شناساندن آشنانیدن آشناکردن نمایاندن در پاسخ به هم میهن گرامی : خودتان را به من بشناسانید. خودتان را به من آشنا کنید. خودتان را برایم آشنا کنید.
روشن کردن/گری/سازی آشکار کردن/گری/سازی بیان کردن باز کردن
در لری جنوی به صدا ( سییا ) هم گفته میشه
امیدوارم خداوند این بزرگوار میهن پرست رو بیامرزه .
پارتیزان بسیار درخور این معنی هست تا چریک
ساماندهی پیکربندی آرایبندی واچیدن
قتل بیشتر به چم: کشت از روی خواست . . .
واژهٔ **�دوش�** ( به معنای *دیشب* یا *شب گذشته* ) یکی از واژه های کهن پارسی است که در شعر و نثر کهن بسیار به کار رفته و هنوز هم در زبان ادبی زنده است ...
در گویش لری دوش معنای دیشب هم دارد ( در کنار کتف و شانه ) . . . برای من شگفت آوره که برخی از دوستان به همین پایه میگن که این واژه تورکیه: ) کما اینکه ...
( بی ) بهترین جایگزین برای این واژه هست
پسندیده
من بر این باورم که واژه ( سرشتی ) جایگزین بسیار خوبی هستش برای واژه ( طبیعی ) . . . و همینطور گویش ساده ای هم داره. . .
در گویش لری به نام، ( نوم ) هم گفته میشه
خریت دیوانگی بی خردی نادانی نابخردی مزخرف
دهشتناک هولناک سهمناک ترس آور . . . ترسناک
پاسخ
کشیدن نماییدن نگارگری نِگاریدن نماگری
شرتو در گویش لری جنوبی به معنای غروب آفتاب و هم به معنای بند آمدن باران است