تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غلبه کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

انجام کاری همراه با خودنمایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شدیداً به سختی؛ به حدت؛ به غایت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی ناخوشایند که منجر به حس مورمور شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تکاپو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تمام و کمال؛ به معنای واقعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

با وجود اینکه؛ ولو اینکه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

حالی به حالی شدن: منقلب شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

ادا افه آمدن: قیافه گرفتن، پز دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قیافه گرفتن؛ پز دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شوکه شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوعی اختلاس؛ چیزی را بی سروصدا بالا کشیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف نموره، کم، اندک یک نمه= یک کم