پیشنهادهای ملیسا متولی (١٣)
٥٩
٢ سال پیش
١
غلبه کردن
٣ سال پیش
٠
انجام کاری همراه با خودنمایی
٣ سال پیش
٢
شدیداً به سختی؛ به حدت؛ به غایت
٣ سال پیش
٢
چیزی ناخوشایند که منجر به حس مورمور شود
٣ سال پیش
١
تکاپو
٣ سال پیش
١
تمام و کمال؛ به معنای واقعی
٣ سال پیش
٣
با وجود اینکه؛ ولو اینکه
٣ سال پیش
١
حالی به حالی شدن: منقلب شدن
٣ سال پیش
٩
ادا افه آمدن: قیافه گرفتن، پز دادن
٣ سال پیش
٣
قیافه گرفتن؛ پز دادن
٣ سال پیش
٠
شوکه شدن
٣ سال پیش
٥
نوعی اختلاس؛ چیزی را بی سروصدا بالا کشیدن
٣ سال پیش
٢
مخفف نموره، کم، اندک یک نمه= یک کم