مهناز پیک - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agronomist: متخصص کشاورزی

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abbr: Abbreviation, abbreviated

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abiosis: فقدان حیات ، حالت جمادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abortionist: طرفدار آزادی سقط جنین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abrasive paper: کاغذ سمباده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abrasiveness: زبری، زمختی ، خشونت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

absentee landlord: صاحبخانه ی غایب ، صاحبخانه ای که در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

absentee voter: رأی دهنده ی پستی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

access course: دوره ی پیش دانشگاهی بزرگسالان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accident and emergency: بخش اورژانس بیمارستان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accompanist: نوازنده ی همراه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

according as: بر حسب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accoutrements: تجهیزات ، ساز و برگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

accurst: نفرین شده ، لعنتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acetate silk: ابریشم استاتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

achromatic color: رنگ بی فام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acid remark: متلک، طعنه ، زخم زبان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acid soil: خاک اسیدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

action group: گروه مبارز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

action station: مواضع عملیاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actual bodily harm: ضرب و جرح

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adenoidal: مربوط به لوزه ی سوم، صدای تودماغی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

advance warning: هشدار قبلی ، اطلاع قبلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advertise the fact that: جار زدن ، در بوق و کرنا کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

advisedly: آگاهانه ، عمدا ، حساب شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

affections: عشق ، علاقه ، محبت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

after sale services: خدمات پس از فروش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agave: گل خنجری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agbada: آگبادا ، ردای مردان غرب آفریقا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agin: مخالف ، ضد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agitprop: هنر چپ گرا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aide memoire: یاد آور ، یادداشت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airbridge: پلکان هواپیما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air chief marshal: سپهبد نیروی هوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aircraftman: سرباز نیروی هوایی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air duct: دریچه ی تهویه ، کانال هواکش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airing cupboard: قفسه ی خشک کن لباس

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air miss: نزدیک شدن بیش از حد دو هواپیما به ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

airport fiction: رمان عامه پسند ، رمان عامیانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air raid shelter: پناهگاه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

air safety: امنیت پرواز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air sea rescue: عملیات نجات هوا دریا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air to ground: موشک هوا به زمین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airwaves: امواج رادیویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

alarmism: هوچی گری، غوغا سالاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

albacore: نوعی ماهی تون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alice band: تل مو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all action: پر هیجان ، پر تحرک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allen key: آچار آلن ، آچار شش گوش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

all fired: صددرصد ، بی چون و چرا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

all fools' day: دروغ سیزده ، دروغ اول آوریل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

almond paste: مایه ی بادام

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های مهناز پیک