مهدی سلطانی

- به ستوه آوردن ( به علت مشکلات زیادی که افراد/چیزها در طی زمان طولانی برای کسی یا چیزی ایجاد می کنند ) - کلافه کردن ( از دردسر زیاد )

به خنده/قهقهه افتادن شروع به دادزدن کردن دست زدن/اقدام کردن به فوران کردن ( آتش فشان ) درگرفتن /شروع شدن/ بالاگرفتن ( دعوا، درگیری، شورش ) ناگهان ب ...

حکاکی کردن، تراشیدن، حک کردن چیزی از سنگ یا چوب، برش زدن وتکه تکه کردن ( گوشت )

A coat of paint below the surface coat of paint a layer of paint that you put onto a surface before you put the final layer on

ناتو تهدید کرد درصورت برآورده نشدن شرایطش، به اقدامی اساسی وچشم گیر دست خواهد زد.

کنترل وعده های غذایی را تمرین کنید و به آرامی تاحد سیری غذابخورید ، نه پرکردن ( شکم ) .

اگر اینطورشد، لبریز ( اشباع ) شده است.