پیشنهادهای محسن هنرجو (٦٤)
١٩٠
٣ سال پیش
٢
[در زبان عربی] عضو البرلمان
٣ سال پیش
١
[در زبان عربی] الدولة المدینة
٣ سال پیش
١
القانون الدستوری
٣ سال پیش
١
الشخص الطبیعی
٣ سال پیش
٤
الشخص الاعتباری
٣ سال پیش
١
القانون المقارن
٤ سال پیش
٤
ترتیب و سازمان یافته ( arrangement or organisation )
٤ سال پیش
٦
[اصطلاح حقوقی کامن لا] حالتی که شخص حق مالکیت، انتقال یا به ارث گذاشتن هیچ مالی، عنوان یا چیزی را ندارد.
٤ سال پیش
١٤
نظارت قضایی ( بر قوانین )
٤ سال پیش
٢٩
[در اصطلاح حقوق و در مورد قانون] الغاء یا فسخ کردن قانون
٤ سال پیش
٥
عطف بماسبق شدن، قانون گذشته نگر
٤ سال پیش
٩
قانون سراسری، قانون کشوری ( قانونی که در سرتاسر سرزمین های یک کشور لازم الاجراست، و مختص به ایالت یا شهرخاصی نیست )
٤ سال پیش
٦
حکم دادگاه ( که به صورت متفق القول از طرف کل دادگاه بیان می شود، نه اینکه نام قضات موافق صراحتاً ذکر شود و هر یک از قضات زیر حکم را امضا کنند ) از ن ...
٥ سال پیش
١٢
در حقوق اساسی: به تعویق انداختن، به جلسه یا نشست بعدی مجلس منتقل کردن
٢