پیشنهادهای لیلا لیموچی (١١)
٩٨
١ سال پیش
١
۱_حس و حال جایی مثلا The sound of home حس و حال خونه ۲_بنظر رسیدن The sound of interesting The sound of boring
١ سال پیش
٠
With lots of movment
١ سال پیش
١
قرار گرفتن ، Located این فعل لوکیشن چیزی رو در جمله مشخص میکند
١ سال پیش
١
به جای هم ، مترادف The words "city" and "town" are sometimes used interchangeably
١ سال پیش
٢
پول درآوردن، کسب درآمد
٣ سال پیش
١٠
خاطره نوشتن
٣ سال پیش
٠
to make somebody/yourself tidy, especially after you have fallen, by brushing your clothes, etc. با دست کثیفی را از لباس پاک کردن مخصوصا بعد از زمی ...
٣ سال پیش
٠
اصطبل دار
٣ سال پیش
-٥
غرامت خواستن
٣ سال پیش
-١
این یک اصلاحه ، به معنی سخت کار کردن، و هشدار به آسیب زدن کسی
٣ سال پیش
٠
اسم یک شهر، اسم یه نوع نژاد سگ