دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٩,٧٠٤
رتبه در دیکشنری
٢١٦
لایک
٢,٠٤٩
دیسلایک
٣٩٣
جدیدترین پیشنهادها
٤ سال پیش
١٥
bye bye, see you soon
٤ سال پیش
١٥
Be careful
٤ سال پیش
١٥
Almost anytime
٤ سال پیش
١٦
Allow me
٤ سال پیش
١٣
All day long
جدیدترین ترجمهها
٤ سال پیش
We're going hiking in the Lake District next weekend.
٣
ما در اخر هفته در منطقه ی دریاچه پیاده روی می کنیم.
٤ سال پیش
After hiking all day we finally reached the uppermost part of the mountain.
٢٢
بعد از کوه نوردی در طول روز بالاخره به قسمت بالای کوه رسیدیم.
٤ سال پیش
With the death of her mother, she was saddled with the responsibility of taking care of her younger brothers and sisters.
١٢
با مرگ مادرش ، وظیفه ی مراقبت از برادر و خواهر های کوچک تر را قبول کرد.
٤ سال پیش
She saddled the horse and mounted it with ease.
٢٢
او اسبش را زین کرد و با اسودگی بر اسب سوار شد.
٤ سال پیش
The racing bikes have narrow saddles.
٧
دوچرخه های مسابقه دارای زنجیر های باریک هستند.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.