پیشنهادهای کر بالاگریوه (١٧٣)
درلکی ایل وفارسی عایله
بیابس فیلی
بلای بی فیلی
لری یهنی یجیب
محال
وائته یا وائت یه قید یا کلمه بمعنی عالی یا در حد کامل
فیلی گفر گئیلا
رنگ یا کار عجیب
لیراس
وینه
فیلی جائال
واحدی برای اشک
عادت
گ وری تلفظ بالاگریوه ای یا غدی تلفظ بالاگریوه
نفس راحت
رن لری
ریته
اولا قباد اصالت ترک
اساره
چرخ از چاکرای سانسکریت گرفته شده
بابابزرگ
خرگور
زیئش بالاگریوه
بالاگریوه گوارانن
لری باللاگریوه هل فرو
لری بالاگریوه گابالی یا گابعلی خخخخ
گیس در بالاگریوه ای یعنی اتش گرفتن که لکها هم میگن ن کردها که با صرف کردن فعل امر یاگذشته میشود بهیسنه روشن کن یا گیسنیم
پنام کلهری لری ولکی البته لری کویمان هم میگن
قیژ ی واژه لری یا لکیه بم معنی ی نوع کلاغ
گیلاس وحشی
یه میوه وحشی از گیلاس ریزتر لری یالاگریوه
قلنگ ی واژه لرستانی لکی ولری یعنی ون
علوس لری
گیلاس وحشی لری
لری ولکی شکت البته کلهوری م
درلری به معنای توان ورمق
شوکه شدن لرییی
گلونی یاسرون قدیم لری یا لکی
بالاگریوه پغل یا پزودس
گزیر لری بالاگریوه
دوران خدمت سرباز مجسمه هرکول تو بیستون بودم
پغل بالاگریوه
کنگاور کرمانشاه هم گمار داره
تورنگ یاترنگ بالاگریوه
کاولی
چیت برا دور داوار همراه باداوار میاد داوار چیت
اترشم رئت بالاگریوه شوکه شدن
تاسسه بالاگریوه
تاسسن خفه شدن بالاگریوه
شماش
شیماش دشت بزرگ در منطقه کوهدشت که اثار مفرغ زیادی ازش کشف شد الحق شناسنامه هویتی لرستان
ویریا یعنی هوشیارلری
جیسن فرارکردن
زبان لری فیلی بیشترین واژگان پهلوی
پتک اهنگری
لری دکسن یا لرزیدن
قالی لری
سیفا لری
لری ولکی هوکاره یعنی عادت
چشم خمار در بالاگریوه مئیل
لری پیرو
کرد بار قومی نداره هم ما لرها وهم لکها میدونیم نحوه امرارمعاشه کردیاتی یا عشایری مثلا خاکردی یا نان کردی ک میتونه هم نان ساجی وهم تنوری محلیو شامل بش ...
گریک درلری فیلی یعنی حمله ورشدن که باهوچر هم معنی ست
لری اسبه وسپیه ولکی چرمی
کنایا کندا ی واژه سانسکریت ب معنی سوراخ وحفره
از ترشح میاد
اسپوس یعنی پوست کندن وپی کردن حیوان قربلنی
مالار لری یا لکی س پایه چوبی کی از سطح زمین پایه ها از هم فاصله میگیرن وبا ایجاد یک تعادل تسکیل س پایه تاشو میدهد برا اویزان مشک یا اسبوس کردن کاربرد ...
لری ستوین یا درک
البته بالاگریوه حوئرتو میگن بیشتر
اشتها
تولری میگیم داوار یعنی ییاه چادر
شمامه از شم میاد یعنی بو
اولاد قباد اصالت ترک دارن
لری بالاگریوه پئر یعنی زندانی شدن ومحصور شدن یا نفوذ بیماری
فره بالاگریوه ولکی
گزیر بالاگریوه
زمین تخت کوچک ک درمحاصره تپه است
قازمه لری و لکی
یعنی بهای چیزی دادن درلری
شند در لری بالاگریوه یعنی حقه ودردسر بیشند یعنی بی حقه ودردسر
مونگ لری
سیمره توروستای ما خشکه
شیرک دار بالاگریوه
نفرین یعنی نبودن یا مرگ مقابل افرین درواقع نآفرین ک تبدیل ب نفرین شده
بله اتابکان سلغری هم واریم ولی اون اتابکان فارسه هموطن ترک که ربطی به لر ندارن که اعقاب اونها الان یه طایفه بزرگ لک رو تشکیل دادن
مهرداد شولی انصافا زبان شناسی قهار خواستم بگم ک گفتی البته من تلفظ قارچ ب لری میگم خقارچ یعنی خ وق ادغلم وتبدیل ب غ میشود
غارچ درسته ن قارچ
اله بالاگریوه یادال
لری تاونه
ب معنای ارضا شدن از کاری که با حرص وولع انجام بشه
لری یالکی رعدوبرق تریسکه ضعیف
جادو یعنی فرایندی انرژیکی ودستکاری عوامل ماورایی برای تغییر ور دنیای فیزیک ک هم توهم روشامل میشه وهم امر حقیقی وعینی
شهماروند سنگین
انیشک لری بالاگریوه
تمارزو پلم لری بالاگریده
قئه غئه لری
پرتال دلنگ یابرگ درزبان بالاگریوه فیلی
چوغا درسته ن چوقا
جوفا لری فیلی
درلری بالاگریوه ای میگیم نیئاته
تمرگ از نژاد روس اند مردمی شجاع مهمان نواز
رشنو کرمانج من موندم این افیونیات چطور ب ذهن پانهای کرد ولک رسوخ کرده شما ی زبان ثبت کردین بعنوان زیر مجموعه زبان فیلی بالاگریوهای یا پهله دیگ دلیل ن ...
درود همتباران
لری فیلی یا بالاگریوه میگیم گونج
اصلا این کلمه لری است متاسفانه بعد ااز ثبت زبان لکی پانهی محترم همه دایرهالمعارف کلمات محجور ایرانی رو لکی میدونن ومصادره میکنن لک وکرد میگن سیراول ی ...
درلری فیلی ئال میگیم
فیلی یا پلوی دریای واژگان نای وکهن مامیگیم قرس
رچلک ورکمو لری فیلی
ایلات بالاگریوه
با افتخار کاکاوند از ایل نامدار علی ازمیرهای پشتکوه شاهوردیخان
لری فیلی پاسا
هه ونگ بردن لری فیلی
بو ورگ لری فیلی
ب لری فیلی بسته یا توبره
لری فیلی خغر ینی خ وغ ادغام شود
برد فیلی لری
لری فیلی باشن
چرا لر تبعیدی م داره
میرعالیخان جد ایل گرمه ای
البته کارچو یا کاچو لری فیلی بالاگریوه شاید از ریشه کاچ بمعنی تکه ومعنای فاعلی کاچو تکه کننده باشع
کارچو لری فیلی
خجالت اوره برا ساکت کردن همدیگه دس ب دامان افترا وتوهین میشین اینکه درسرا طوایف لرو لک طوایفی از سادات درویش کولیو. . تحت حمایت هستن عیانه بختیاری سا ...
درجواب کارن اقای ب ظاهر لک ومتشخص متاسفانه لحن وطرز بیانتون سراسر نفرت کینه است چ کسی ننگش میاد لر باشه بمامربوط نیس همین هرسینی ها تا قبل از انقلاب ...
اترش ب مغنای ترسیدن زیاد فیلی لری
تیفراتیو لری فیلی
لری فیلی باشن
لری فیلی سخدی
سقت ینی سنگین بی حس فیلی لری
کومله یا کوپره لری بالاگریوه فیلی یا کو بمعنی کولونی
بالاگریوه نتار قرت بنی خرج کردن
سک یعنی چوب بریک نوک تیز و سویک یا سوچک ینی گوشه
عودیلی طایفه لرزبان زیر مجموعه بالاگریوه
بالاگریوه حیمه وتک توکی هم چمت گفته میشع یعنی ی چوب یا هیزم رو ب اتیش بزنی میشه چمت
بالاگریوه گفر
تیکایتیک
بالاگریوه تیکایتیک
بالاگریوه زنگ بردن یا پاسرکسن
عماد بظاهر ایرانی متاسفانه دیدگاهی ک میدی نشان از عقده های درونته مان نیازی ب جواب نمیبینیم ک امثال شما رو رو شن کنیم چون بنای شما لرستیزیه راجب قوم ...
گزیری لری بالاگریوه
دخشار لری فیلی بالاگریوه
تئره پوشش سر لری که بایک پیچ قدامی دوگوشه درجلوی سری گره خلفی بسته میشه
ب معنی منت گذاشتن لری وممانعت فیزیکی
مه له یا ملن بالاگریوه ای مینجایی
قلب ازن بالاگریوه
لغتی لری بمعنای چاقو شاید تلفظ قدیمیتر چاقو چاک چاکو چاکر
ب معنی پخش وپلاشدن کلمه ای لریی
کلمه ای لری ب معنای موشمردگی
سیفا کلمه ای لری فکر
بالاگریوه ورزیپسه و ترکسه هم میگین
ملایر شهری لرنشین
رومشکان لر وتلفظش روم اشکو هستش که تا ی سده قبل لر بودن اما حالا دارن گویش لکی میگیرن
لرینی لرن اصالت پشتکوه ایلام دارن
ی ایل لک زبان
طایفه رشنو اولین طایفه روی زمین لهرررر
رشنو نیای هشتم زرتشت وروز هیجدهم هرماه بنام فرشته دادگر مردم بالاگریوه به هرکسی که مورد قبول همه باشه وهمه خوب قضاوتش کنن میگیم رشنه دار یعنی فرشته د ...
واژه لریه ن لکی این ی واژه اوستاییه لکها میگن هچین
یه واژه لری وریشه اوستایی ازگل زغال گداخته یاد اور ایین مهر پرستی
با افتخار نسبم سلاحورزی
اتابکان لروتمام سکه زدیم لر کوچک ن لک مه لر اتابکونم لررررر ن لک
کوشکی لر ارژینال
نام ی طایفه بختیاری
بالاگریوه میگیم ترکهسه یا ورزیپهسه
سرون یاسربند لری
اوروک همان شهر باستانی سومرهست بختیاری هم درستش بکد یا بوکد هست ب لفظ سومری
کلماکره گنجینه هویتی لرولرستان
فیلی هم لک داره هم لر
کوایان مصر که قدرتهای عجیبی دارن
طولابی از اتابکانند ولر نژاد که لک زبانم دارن بن عاموزاهای پر افتخارم
غضنفری از طایفه امرایی وگذشته ای پر افتخار
سوری طایفه ای لر در منطقه رومشکان وطرحان البته پانها سعی در جدا کردن ایل سوری از پیکره لر دارند سور
هر جور فکر میکنم بختیاری یه واژه فاررسی جدیده اصلش بخدیاریه چون لریه واصل واورژینال
بخدیاری