دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣,٤٦٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,١٣٩
لایک
لایک
٣٤٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٦

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٧

Relate to ارتباط یک طرفه با چیزی یا کسی داشتن Relate with ارتباط دو طرفه با چیزی با کسی داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٢٧

Noun ۱. کرک - پرز The chicks were just balls of yellow fluff. ۲. نخ - تار ( فرش٫ لباس٫ . . . ) He was picking bits of fluff off his trousers. ۳. کا ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٣٦

یک حیوان٫ عروسک ( به شکل حیوان ) , و یا انسانی که لباس عروسکی با شکل حیوان به تن داره. که معرف یک تیم و یا یک سازمان هست، و باور دارن که براشون شانس ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٤٨

1. نام نویسی کردن ( برای شرکت در سربازی، جنگ، و نیروهای سه گانه ) At the outbreak of war, he was enlisted in the army 2. روی ( کمک یا خدمت ) کسی حس ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٣٠

توجیه کردن، موجه کردن، کم کردن از شدت چیزی "even the fact that you once helped to save my life could not extenuate your offence" حتی این حقیقت که یک ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.