دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٣٤٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٧٣٥
لایک
لایک
٣٠٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣٧٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٩٥
رتبه
رتبه در بپرس
١,٢٦٨
لایک
لایک
٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

لری بختیاری پَری آژِچ ( اوستایی ) ، ای یا ویس ( هتمتیایی ) ، چیها گِرِهدِن ( پهلوی ) :استنتاج

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

لری بختیاری یَکایَک، وا پِیپا:به ترتیب، با تظم

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

لری بختیاری ایزِژ:درخواست، مطالبه ایزِژَل:مطالبات، درخواست ها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

لری بختیاری پَسبُر، پَرژَو:خائن

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١

ورزشها در لری بختیاری توپَ:توپ توو وازی:فوتبال لِی لَغَّد:تکواندو کَلاگُمبَلی:ژیمنستیک دَس وُر زَمبیل:بسکتبال توپَ وُر آستِمُو:والیبال مُست وَنی:بکس

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

٢ رأی
١ پاسخ
١٠٢ بازدید

کدام شاه ایرانی از یک سلسله ی ایرانی بود که همانند فردوسی در گسترش زبان پارسی نقش بسزایی داشت؟

١ سال پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
٣١٠ بازدید

خسته نباشی میشه بگید خیلی دنبالش هستم

١ سال پیش
٢ رأی

خسته نباشی  یک اصطلاح ایرانی است و چنین معادل هایی در انگلیسی دارد 1:don't  be tired 2:Thank you for your  efforts 3:good job

١ سال پیش
٢ رأی
١ پاسخ
١٢٤ بازدید
١ رأی

لهجه یعنی کسی که با ان حرف میزند طرف مقابل متوجه ان شود گویش یعنی گویشور  سخن گوید و طرف مقابل متوجه نشود زبان از  اتحاد چندین زنجیره گکیش و لهجه زبان درست میشود مانندزبان لری که به سه دسته بختیاری،شمالی و جنوبی تقسیم مبشود و هرکدام از انها دارای چندین گویش و لهجه هستند

١ سال پیش
٣ رأی
تیک ٥ پاسخ
٢٢٨ بازدید

Allan zooms past tom laughing

١ سال پیش
١ رأی

آلن با خنده از کنار تام زوم میکند

١ سال پیش
١ رأی
٥ پاسخ
٢,١٨٧ بازدید

دلم برای مادرم تنگ شده است  در گویش لری چگونه گفته میشه ؟

١ سال پیش
١ رأی

لری بختیاری دلُم  اَیاسی وابیده سی دام یعنی دلم هوایی شده واسه مادرم

١ سال پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
٣٨٠ بازدید

لطفا  حالت مصدری این فعل یعنی معادل «زدن» رو بگید و این فعل رو تو زمان حال و گذشته و همه شخص ها صرف کنید

١ سال پیش
٠ رأی

زِیدِن:زدن زیدُم:زدم،زیدی:زدی،زِی:زد،زیدیم:زدیم،زیدین:زدید،زیدن:زدند اِزِیدُم:میزدم زنُم،اِزنُم:میزنم،خواهم زد هِنِی اِزِیدُم:داشتم  میزدم هُنِی زنُم:دارم میزنم زیدم بی:زده بودم

١ سال پیش