دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٩٥٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٩٢٥
لایک
لایک
٢٣٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٣٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٧٥
رتبه
رتبه در بپرس
١,٤٨٦
لایک
لایک
٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

لری بختیاری پَری آژِچ ( اوستایی ) ، ای یا ویس ( هتمتیایی ) ، چیها گِرِهدِن ( پهلوی ) :استنتاج

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
١

لری بختیاری یَکایَک، وا پِیپا:به ترتیب، با تظم

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

لری بختیاری ایزِژ:درخواست، مطالبه ایزِژَل:مطالبات، درخواست ها

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

لری بختیاری پَسبُر، پَرژَو:خائن

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
١

ورزشها در لری بختیاری توپَ:توپ توو وازی:فوتبال لِی لَغَّد:تکواندو کَلاگُمبَلی:ژیمنستیک دَس وُر زَمبیل:بسکتبال توپَ وُر آستِمُو:والیبال مُست وَنی:بکس

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

٢ رأی
١ پاسخ
٧٣ بازدید

کدام شاه ایرانی از یک سلسله ی ایرانی بود که همانند فردوسی در گسترش زبان پارسی نقش بسزایی داشت؟

٧ ماه پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

٢ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٣٠ بازدید

خسته نباشی میشه بگید خیلی دنبالش هستم

٧ ماه پیش
٢ رأی

خسته نباشی  یک اصطلاح ایرانی است و چنین معادل هایی در انگلیسی دارد 1:don't  be tired 2:Thank you for your  efforts 3:good job

٧ ماه پیش
٢ رأی
١ پاسخ
٩٤ بازدید
١ رأی

لهجه یعنی کسی که با ان حرف میزند طرف مقابل متوجه ان شود گویش یعنی گویشور  سخن گوید و طرف مقابل متوجه نشود زبان از  اتحاد چندین زنجیره گکیش و لهجه زبان درست میشود مانندزبان لری که به سه دسته بختیاری،شمالی و جنوبی تقسیم مبشود و هرکدام از انها دارای چندین گویش و لهجه هستند

٨ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٥ پاسخ
١٩٥ بازدید

Allan zooms past tom laughing

٩ ماه پیش
١ رأی

آلن با خنده از کنار تام زوم میکند

٨ ماه پیش
١ رأی
٥ پاسخ
١,٣٦٠ بازدید

دلم برای مادرم تنگ شده است  در گویش لری چگونه گفته میشه ؟

١ سال پیش
٠ رأی

لری بختیاری دلُم  اَیاسی وابیده سی دام یعنی دلم هوایی شده واسه مادرم

٨ ماه پیش
٠ رأی
٢ پاسخ
١٦٧ بازدید

لطفا  حالت مصدری این فعل یعنی معادل «زدن» رو بگید و این فعل رو تو زمان حال و گذشته و همه شخص ها صرف کنید

٩ ماه پیش
٠ رأی

زِیدِن:زدن زیدُم:زدم،زیدی:زدی،زِی:زد،زیدیم:زدیم،زیدین:زدید،زیدن:زدند اِزِیدُم:میزدم زنُم،اِزنُم:میزنم،خواهم زد هِنِی اِزِیدُم:داشتم  میزدم هُنِی زنُم:دارم میزنم زیدم بی:زده بودم

٨ ماه پیش