تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسدود کردن گرفتگی My mom is always clogging the sink

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تقبل کردن پرداخت هزینه . . . ( Formal )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اوج گرفتن و زیاد شدن The world's population has sored

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جذابیت، طالب، خواهان، متقاضی، طرفدار The product has wide apeal محصول خواهان زیادی دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. بنیان نهادن آماده انجام و اجرا کردن ۲. دسته بندی کردن ) قرعه کشی ورزشی (

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شرکت در مناقصه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هزینه ها را افزایش خواهد داد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

به آرامی در گوش کسی چیزی گفتن پچ پچ آرام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

به آرامی قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

احساس ترس و وحشت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

بحث کوتاه و مختصر برخلاف discuss که بحث مفصل میباشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نصیحت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نگاه اجمالی و سرسری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

مطالعه گیرا و جذاب به حدی جذاب که نمیتوانید دست از مطالعه آن بکشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عشق دوطرفه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

میخکوب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منظره هیجان انگیز چشم انداز جذاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

بادهایی که در جهت مستقیم نمی وزد و مدام تغییر جهت میدهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کوه سر به فلک کشیده کوه با منظره رویایی