دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١,٠٥٤
رتبه در دیکشنری
٢,٦٧٦
لایک
١١٠
دیسلایک
٢٠
جدیدترین پیشنهادها
٣ ماه پیش
٢
وسیله ای ریسه مانند که دارای برجستگی های تیز بوده و پلیس به منظور پنچر کردن خودروها هنگام فرار استفاده می کند تا متوقف شود. همچنین نام جزیره و اسکله ...
٤ ماه پیش
٠
مُحَلّا چندین معنی دارد. مُحَلّا: قطعه ای از گوشت کباب شده، بادنجان که روی آتش بریان شده. مُحَلّا: اسم دخترانه. مُحَلّا: اصطلاحی در علم اصول، جمع ...
٤ ماه پیش
٠
تمییز بر وزن تفعیل به معنی تشخیص دادن، جدا جدا کردن، تمیز دادن. به کسی که توانایی تمییز ( تمیز دادن ) دارد می گویند: مُمَیِّز.
٤ ماه پیش
٠
چکش قاضی، چکش عدالت، چکشی که در دادگاه توسط قاضی روی قطعه چوبی کوبیده می شود. gavel
٩ ماه پیش
١
ساهی: فراموشکار، پشت گوش انداز، غفلت کننده، هرکسی حواسش پرت باشد، لاقید
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.