دیکشنری
مترجم
رضائی
فهرست جمله های ترجمه شده
arrange
١٩:٤٣ - ١٣٩٧/٠٧/٢١
• My secretary will phone you to arrange a meeting.
منشی من جهت ترتیب دادن قرار ملاقات با شما تماس خواهد گرفت.
37
|
1