تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

🟨 فعل: 1️⃣ به حساب آوردن، به شمار آوردن، در نظر گرفتن، لحاظ کردن = find = consider = see regard somebody/something as something 1. He regards hims ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

1 - بیرون رفتن، خارج شدن/کردن، ترک کردن Get out of the kitchen : از آشپزخونه برو بیرون Get out of my way : از سر راهم برو کنار برای ماشین: get in : ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اسم: 1. فصل بهار 2. چشمه 3. فنر 4. حالت فنری و ارتجاعی 5. پرش و جهش کوتاه و سریع = a quick sudden jump upwards or forwards The springs in the sofa ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلمه headquarters درسته ( یه s انتهای کلمه هست ) نه headquarter و به معنی دفتر مرکزی/مرکز فرماندهی هست.

٢