پیشنهادهای Hasan (٥٤)
١٩٨
٢ سال پیش
٣٣
🟨 فعل: 1️⃣ به حساب آوردن، به شمار آوردن، در نظر گرفتن، لحاظ کردن = find = consider = see regard somebody/something as something 1. He regards hims ...
٣ سال پیش
٣٧
1 - بیرون رفتن، خارج شدن/کردن، ترک کردن Get out of the kitchen : از آشپزخونه برو بیرون Get out of my way : از سر راهم برو کنار برای ماشین: get in : ...
١ سال پیش
٥
اسم: 1. فصل بهار 2. چشمه 3. فنر 4. حالت فنری و ارتجاعی 5. پرش و جهش کوتاه و سریع = a quick sudden jump upwards or forwards The springs in the sofa ...
٢ سال پیش
٣
کلمه headquarters درسته ( یه s انتهای کلمه هست ) نه headquarter و به معنی دفتر مرکزی/مرکز فرماندهی هست.
٢