پیشنهاد‌های hamidaal (٦٦)

ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به غیرمفید بودن، غیرکاربردی بودن و یا غلط بودن چیزی ترجمه ۲: چرند، چرت، مزخرف، مسخره ترجمه ۳: نامعقولانه

ترجمه ۱: تا درجه زیادی، تا حد زیادی ترجمه ۲: تا درجه ای، تا حدی، تا حدودی

عبارتی مخفف برای اشاره به موارد زیر: ترجمه ۱ ( کامپیوتر ) : اکانت، حساب کاربری ( Account ) ترجمه ۲ ( تاریخ ) : پیش از میلاد مسیح ( Ante Christum ) ...

ترجمه ۱: بمب اتمی ( Atomic Bomb ) ترجمه ۲: در لفظ عامیانه بریتانیایی برای اشاره به هزینه و مبلغ زیاد نیز به کار می رود. * مثال ۱: !Festival tickets ...

ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به داشتن رابطه جنسی با کسی دیگر به جز همسر یا شریک جنسی ترجمه عامیانه: با کس دیگری پریدن، کس دیگری را زیر سر داشتن

ترجمه ۱: کمی زیاد از حد، کمی بیش از حد ترجمه ۲: کمی آزاردهنده ترجمه ۳: ناعادلانه، غیرمنصفانه ترجمه عامیانه: یه خورده زیاده رویه، نامردیه

ترجمه ۱: اصطلاحی ناخوشایند و توهین آمیز برای اشاره به زن دارای جذابیت جنسی ترجمه عامیانه: کُ. . . ه، کردنیه، خوردنیه

ترجمه ۱: اصطلاحی خودمانی برای اشاره صمیمانه، غیرمستقیم و مؤدبانه به برقراری رابطه جنسی با کسی * مثال ۱: . I popped round my girlfriends' for a bit of ...

ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به شریک جنسی ( معمولاٌ مرد ) که سطح اجتماعی پایینتری دارد.

ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به خوشایند بودن یا دلپذیر بودن یک شخص یا چیز ترجمه ۲: اصطلاحی خوشایند برای اشاره به زن دارای جذابیت جنسی ترجمه عامیانه: ج ...

ترجمه ۱: اصطلاحی ناخوشایند و توهین آمیز برای اشاره به زن دارای جذابیت جنسی ترجمه عامیانه: کُ. . . ه، کردنیه، خوردنیه

ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به مرد جوانی که با زنان مختلف زیادی، رابطه جنسی داشته است. ترجمه ۲: مرد زن باز، مرد دخترباز ترجمه ۳: مرد هول ترجمه عامیا ...

ترجمه ۱: کمی زیاد از حد، کمی بیش از حد ترجمه ۲: کمی آزاردهنده ترجمه ۳: ناعادلانه، غیرمنصفانه ترجمه عامیانه: یه خورده زیاده رویه، نامردیه

ترجمه ۱: کمی، مقداری، تا حدودی ترجمه عامیانه: یه ذره، یه کوچولو، یکم

ترجمه ۱: اصطلاحی برای اشاره به چشمگیر بودن، خاص بودن، ممتاز بودن و یا فراتر از حد انتظار بودن یک شخص یا چیز * مثال ۱: . Aunt edie was a woman and a h ...

ترجمه ۱: حرف اول الفبای انگلیسی ترجمه ۲: یک، یک عدد، ی ( یای نکره یا وحدت ) [پیش از واژه هایی که با حرف صدادار آغاز می شوند تبدیل به �an� می شود] ترج ...