محمد فروهر (مترجم کتاب) - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corporate apologies: عذرخواهی سازمانی/ عذرخواهی شرکت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

socially requested behavior: رفتار اجتماعی مورد انتظار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

figures out: متوجه شدن، تشخیص دادن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set up the instruction: اجرای آموزش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medium sandpaper: کاغذ سنباده متوسط ( درجۀ سختی متوسط ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coarse sandpaper: کاغذ سنباده زبر ( درجۀ سختی زیاد )

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contribute: در کارهای علمی مثل مقاله: سهم داشتن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meaningful tasks: تکالیف معنادار

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capture evidence: ثبت شواهد

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ready use: دم دست، آماده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جایزهٔ پوشکاش: جایزه پوشکاش فیفا جایزه ای است که د ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

helpless attributions: استنادهای درماندگی استنادها به معن ...

١٠ ماه پیش

پرسش با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

معنی job demands

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go hand in hand: با هم ( همزمان ) آمدن همزمان با هم ...

١٠ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

go out shoo (چخه) بر ...

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

go out shoo (چخه) بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reciprocity: یک نوع ارتباط متقابل هست که فردی عم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pave: مسیر را صاف و هموار کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solid: جامد در مقابل مایع سفت و محکم ( در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive mental health: سلامت روان مثبت در این تعریف، سلام ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard line economists: اقتصاد دانهای تند رو، رادیکال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antidote: خنثی کننده، پادزهر تریاق، نوش دارو، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hedonic wellbeing: بهروزی لذت گرایانه ( لذتی که موقتی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mortality salience: آگاهی نسبت به اینکه مرگ یک واقعیت گ ...

١١ ماه پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

کمک ترجمه engaged

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

internal landscape: دنیای درون

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oppressive boss: رئیس ظالم

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transformational learning: یادگیری تحولی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یادگیری تحولی: بر اساس این نظریه، هنگامی که ما بنی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awesome: در متون مربوط به خداوند و مذهبی بهت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

feeling rules: قوانین احساسی. قوانین احساسی، هنجا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotional dissonance: ناهماهنگی هیجانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job demands: فشارهای شغلی همچون حجم کاری، تعارض ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

environmental stressors: عوامل استرس زای محیطی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotion focused coping: مقابله هیجان محور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meaningfulness at work: معناداری درکار

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at the level of the organization: در سطح سازمانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work related personal goals: اهداف شخصی مرتبط با کار ( مثل هدف پ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

problem focused strategies: راهبردهای مسئله محور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

short term goals: اهداف کوتاه مدت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throughout the life course: تمام دورۀ زندگی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work organizational psychology: روانشناسی کار و سازمان . در ایران م ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chapter item: عنوان یا فهرست فصل ( ها )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual differences: تفاوتهای فردی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

occupational well being: بهروزی شغلی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive meaning: معناداری مثبت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international association of positive psychology: انجمن بین المللی روانشناسی مثبت گرا

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

professional societies: انجمن های حرفه ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grit: یکی از مفاهیم جدید روانشناسی مثبت گ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a host of: a host of : مجموعه ای از . . . شمار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contribute: موجب یا منجر شدن به چیزی، نتیجه یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual tendencies: گرایشهای فردی: به تمایل افراد به تأ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain regions: نواحی مغزی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

complexity of human behaviour: پیچیدگی رفتار انسان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

utero: رحم مادر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subtlety of emotions: پیچیدگی هیجانها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

validated interventions: مداخلات معتبر ( روانشناسی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move on: یک کاری را متوقف و به کار دیگری پرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subside: فروکش کردن، آرام شدن، تسکین یافتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implement: به کار بردن، اجرا کردن، پیاده سازی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catalyst: در حوزۀ روانشناسی و علوم تربیتی: مح ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ticked away as usual: مانند همیشه سپری شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cutting costs: کاهش هزینه ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

graduated from secondary school: فارغ التحصیل دبیرستان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bottom line: سود خالص ( اقتصاد ) نتیجه نهایی خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

attention narrowing: محدودسازی توجه ( برای مثال هیجانهای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by the end: در پایان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

by the end of the contest: در پایان مسابقه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ongoing learning: یادگیری مداوم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

host of studies: مطالعات زیادی، مطالعات فراوانی مطا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social psychological investigations: پژوهشهای روان شناسی اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

problem solving skills: مهارتهای حل مسئله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eyetracking: ردیابی چشم، ( به انگلیسی: Eye track ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unusual thought: تفکر خارج از چارچوب. تفکر باز.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dense social networks: شبکه های اجتماعی صمیمانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reversed causation: علیت معکوس

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

برکسی عرضه داشتن، یعنی بیان کردن، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tele work: دورکاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job design: طراحی شغلی ( مدیریت منابع انسانی )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job resources: منابع شغلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

posttraumatic stresssyndrome: علائم استرس پس از حادثه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

musculoskeletal disorders: اختلالات اسکلتی عضلانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work–home interference: تداخل کار - خانه ( WHI )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acceptance of organizational change: پذیرش تغییر سازمانی

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

goals etting theory: نظریۀ تدوین هدف

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organizational based self esteem: عزت نفس سازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

algorithmic tasks: وظایف الگوریتمی {یک وظیفۀ الگوریتمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social concern: دغدغه اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heuristic tasks: وظایف اکتشافی: در چنین وظایفی فرد ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organizational forgiveness: بخشش سازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cascading empowerment processes: فرایند توانمندسازی آبشار گونه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral capital: سرمایه اخلاقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amplifying effect: اثر تقویتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social contribution: یکی از مولفه های بهروزی اجتماعی = م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social coherence: به عنوان یکی از مولفه های بهروزی اج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social actualization: به عنوان یکی از مولفه های بهروزی اج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

following orientation: آشناسازی پیگیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social capital resources: منابع سرمایۀ اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

following the formal socialization: جامعه پذیری رسمی پیگیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prior to entry: پیش از ورود ( ّمنظور زمانی است که ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

problem focused coping skills: مهارت های مقابله�ای مبتنی بر مشکل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

risk focused strategies: راهبردهای ریسک محور ( در توسعۀ انعط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive attributions: استنادات مثبت ( یعنی توجیه اتفاقات ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

experimental evidence: شواهد آزمایشی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

a to z: از سیر تا پیاز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

field research: مطالعات میدانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defensive side: موضع دفاعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

suggest: بستگی به کاربردش در جمله دارد مثلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capture: بررسی کردن ( مورد یا موصوع ) مجسم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

external regulation: کنترل بیرونی ( در ارتباط با قواعد و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boundaryless career: مسیر شغلی بدون مرز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

portfolio careers: تنوع کارا راهه شغلی ( یعنی داشتن شغ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

life can only be understood backwards but it must be lived forwards: زندگی را فقط می توان از طریق گذشته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organizational sciences: علوم سازمانی مظالعات سازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beyond the scope of this chapter: از حوصلۀ این فصل خارج است.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive institutions: نهادهای مثبت گرا در معناى عام، 'ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human resource management: مدیریت منابع انسانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prosocial motivation: • انگیزۀ مطلوب اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dental practitioners: متخصصان دندان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scholars labor: کارهای پژوهشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive psychologist: روانشناسان مثبت گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strengths based leadership: رهبری توانمند محور

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strengths based approach: رویکرد توانمند محور. در این رویکرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive organizational behavior: رفتار سازمانی مثبت گرا. این شاخصۀ ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive organizational scholarship: پژوهش سازمانی مثبت گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive occupational health psychology: روان شناسی سلامت شغلی مثبت گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive human resource practices: رویه های منابع انسانی مثبت گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive leadership: رهبری مثبت گرا برای مطالعه بیشتر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

positive emotions: هیجان های مثبت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reflective journal: روز نوشت بازاندیشی مکانی برای نوشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

innovation hubs: مراکز نوآوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گرگ بارون دیده: معنی ضرب المثل گرگ بالان دیده این ج ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

ترجمه Concept Attainment Model

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far: تا بدین جا، تا اینجای کار، تا این ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prompt: موجب شدن: "the violence prompted ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confrontation: بگو مگو مشاجره گیر دادن ( عامیان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

second guess: second - guess yourself از خود انت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

really: مکالمات محاوره ای و عامیانه ( درحال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

operating manual: راهنمای اجرایی راهنمای عمل دستور کا ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

چون انگلیسی ساختارش از چپ به راست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ongoing assessment: ارزیابی مدام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

preassess: 1. ارزشیابی آغازین ( preassessment ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

professional development: توسعه حرفه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stereotype notions: تصورات کلیشه ای

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iq tests: آزمون های ضریب هوشی یا آزمونهای شنا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twice exceptional child: فرد استثنایی دوگانه استثنایی های د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

responsive classroom: کلاس درس پاسخگو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opposite effect: اثر معکوس

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learning tasks: وظایف یا تکالیف یادگیری ( چیزهایی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expository texts: متون تفسیری : متون غیر داستانی هستن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

instructional opportunities: فرصتهای آموزشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

optimum student learning: یادگیری بهینه ( مطلوب ) دانش آموز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

effective teacher: معلم اثربخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

central: بخش: مرکزی، مقر، مرکز نقش: کلیدی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

harnessing: بهره بردن از چیزی، استفاده کردن، حد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put in: اختصاص دادن یا صرف کردن ( پول، زمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disorder: اختلال بدکارکردی ناهنجاری بیماری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intellectual movement: جنبش روشنفکرانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

occupational health psychology: روانشناسی سلامت شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

counterintuitive: بر خلاف عقل سلیم برخلاف پیش بینی بر ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سلام وقتتون بخیر به ...

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

emotional abandonment: رها شدگی یا ظرد شدگی هیجانی. این مف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reflective tool: ابزار خودباز اندیشی

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a moment: اختصاص دادن زمانی کوتاه برای انجام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take away: 1 - غذای رستوارنی بیرون بر 2 - حقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baby step: تاتی تاتی کردن ( پیشرفت کم ولی قابل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محفوظ به حیا: املای درست این کلمه ماخوذ به حیا اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this is not the case: اینطوری نیست، اینگونه نیست، به ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get chills: بی نهایت به وجد آمدن مو به تن سیخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand up: پایبندی، وفاداری ایستادگی کردن دفاع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

work out: پی بردن، به مطلبی رسیدن، متوجه چیزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep on it: دربارۀ موصوعی فکر و تامل کردن بیشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dwell on: معنی رسمی: وقت زیادی صرف چیزی کردن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resonate: Which of the contributing factors d ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unhook: رها کردن از قلاب رهایی از بند چیزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unhook: رها کردن از قلاب رهایی از بند چیزی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take for granted: در بسیاری از موارد به معنای اینه که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biomimicry: زیست تقلید: یا زیست همانندسازی، تقل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دور از جون و بلا نسبت: دور از جون این کلمه رو اغلب میبینی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

missionary: به طور خاص معنی مبلغ مذهبی میده. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flow: در متون روانشناسی مثبت و به عنوان ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suggest: بستگی به کاربردش در جمله دارد مثلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contribute: در کارهای علمی مثل مقاله: سهم داشتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

background: سابقه، پیشینه تجارب ویژگی ها و وضعی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

graphic organizer: سازنده های گرافیکی ( ( Graphic Orga ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social identification: هویت اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هیدراته: به حفظ میزان متعادل آب بدن و یا به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learning agility: چابکی یادگیری به معنای کسی است که ت ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی درست checkpoint در عبارت زیر ...

١ سال پیش

تایید پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنای dna در ترجمه غیر زیستی

١ سال پیش

مدال‌های محمد فروهر (مترجم کتاب)