دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٧٦
رتبه در دیکشنری
٨,٦٠٠
لایک
١
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
٢ هفته پیش
٠
نمونه: می خواهید که از گرسنگی دلشورا بگیرد مهمان؟! کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۶، صفحه ی ۱۳۴۹
٣ هفته پیش
٠
تلقین کردن، القا کردن
٤ هفته پیش
٠
نمونه: ۱. در دکان باز بود و ماشین چاپ با همان دنگالی دائمی تلق و تلوقش به راه بود. ۲. بالای سر مردها و درست عمود بر صفحه ی مدور میز، بادبزن سقفی دنگ ...
٢ ماه پیش
٠
چنغ: چانه نمونه: من از شکل و قواره ی حبیب بیزارم. با آن چنغ کجش. کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۳
٣ ماه پیش
٠
کرت: بار، دفعه نمونه: بندار . . . هفته ای دو کرت راهی می کند دنبالت که بروی و دستی به سر و رویش بکشی. کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۳
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٣
رأی
٣
پاسخ
١١٤
بازدید
در آیه شریفه ( لیس کمثله شیء) معنی آن میشود که او چیزی ست که هیچ چیزی شبیه او نیست ، یا اینکه او چیزی نیست که چیزی شبیه او باشد ؟
٣ ماه پیش
٠
رأی
چیزی شبیه او نیست.
٣ ماه پیش