دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٥٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٩,٠٧٤
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

چنغ: چانه نمونه: من از شکل و قواره ی حبیب بیزارم. با آن چنغ کجش. کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۳

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

کرت: بار، دفعه نمونه: بندار . . . هفته ای دو کرت راهی می کند دنبالت که بروی و دستی به سر و رویش بکشی. کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۳

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

نام سازی هم خانواده با آکوردئون که از سازهای مهم روسیه و قفقاز می باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

یل: کت زنانه نمونه: زنی که مهره های زرد و سفید به یل خود بسته باشد، نمی گذارم پا به چادرت بگذارد. کلیدر، محمود دولت آبادی، جلد ۳

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
١

مژدگانی، مشتلق جایزه و انعامی که در مقابل خبر خوش به کسی بدهند. نمونه: اگر بتوانی ردش را نشان بدهی، مشتلی قانه هم دستت می گیرد. کلیدر، محمود دولت آ ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٣ رأی
٣ پاسخ
٩٧ بازدید

در  آیه شریفه ( لیس کمثله شیء) معنی آن میشود که او چیزی ست که هیچ چیزی شبیه او نیست ، یا اینکه او چیزی نیست که چیزی شبیه او باشد ؟ 

١ ماه پیش
٠ رأی

چیزی شبیه او نیست.

١ ماه پیش