تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنترل داشته ها Knowing what you got, knowing what you need, knowing what you can without - thats inventory control inventory control یجورایی نگه د ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در جمله هر شاخه ای بیارن، میشه زنجیره ایِ همون مثلاً رستوران زنجیره ای و. . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقیقا همون کلافگی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترادف معنایی با a lot of

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Setting clear boundaries can give children a sense of security and stability. تعیین حد و مرز های مشخص میتواند به کودکان حس امنیت و ثبات بدهد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

To set boundaries تعیین حد و مرز های مشخص

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

absent_minded کسیکه عقلش سرجاش نیست. همون درست فکر نمیکنی میشه.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ساز کسی یا چیزی نرقصیدن، درکل همون مخالفت معنی میده.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

حظ کردن دقیق تره نگار💓

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی که وقت بقیه رو هدر میده. اتلاف وقت معنی دقیقشه . An influencer asked me to do a collaboration once, but he turned out to be a complete time_wast ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hey thereخوانشش به این صورته. های نمیگویم. هه ی میگیم. there هم یجورایی معنی dear میده. برای نشان دادن صمیمیت استفاده میشه. خصوصا فضاهای مجازی ♾💫