پیشنهاد‌های امین بهداروند (١٢)

بازدید
٨٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

precautious به معنی محتاط یا محافظه کار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

cliche کلیشه = چیزی که تکراری و خز شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

Technical and Vocational

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Site: Industrial Site شهرک صنعتی Residential Site شهرک مسکونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

research center research institute research facility

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Launch

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

1. give up به معنی بریدن از چیزی. مانند I have given up my life یعنی از زندگی بریده ام. 2. cut بریدن چیزی. مانند Cutting the cake بریدن کیک 3. sepa ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سر کار گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

To be Allowed به معنی آزاد بودن چیزی: Importing vehicles is currently allowed واردات خودرو در حال حاضر آزاد است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1. Same Old مانند Same old words, Same old days ( حرف های تکراری، روز های تکراری ) 2. Duplicate ( در کامپیوتر ) مانند Duplicate File ( فایل تکراری )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

انگیزه نامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

دغدغه