منو
چنگیز بالاکوهی

چنگیز بالاکوهی

عضو از ١ سال پیش
امتیاز کل
٢,١٣٤
لایک
٢١٩
لایک
دیس‌لایک
٢٨
دیس‌لایک
رتبه کل
١,٣٣٧
رتبه کل

دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,١٣٤
امتیاز
رتبه در دیکشنری
١,٣٣٨
لایک
لایک
٢١٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٨

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
امتیاز
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

پیشنهادهای برتر

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١٢

تناس/ tn�s : قشر، لایه ای که بر اثر آفتاب، باد یا تشنگی روی لب ها بندد. زبانزد: لبهایش تناس بسته و خشک بود. کلیدر محمود دولت آبادی

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٧

شلار/ sh'lar : جلوه فروشی، نمایش خود، خود نمایی ( شلار دادن=خودنمایی کردن ) زبانزد: نمی تواند شلار بدهد. کلیدر محمود دولت آبادی

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٧

دستلاف/ dăstl�f : دشت اول صبح، نخستین نقدینه، یا جنسی که کاسب از مشتری بگیرد. زبانزد: امسال دستلاف کرده به فروختن، . . . کلیدر محمود دولت آبادی

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٦

عَلقَر/ ălghăr : گودی میان دو بام گهواره ای یا گنبدی. زبانزد: ماه درویش تپاله های سنگاویز را میان علقر بام خالی کرد، . . . کلیدر محمود دولت آبادی

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٦

زِبَک/ zebăk : آرواره زبانزد: دندان بر دندان می سایید و زبک هایش زیر پوست چغر و کشیده ی صورت، برجسته بود. کلیدر محمود دولت آبادی

ترجمه‌های برتر

ترجمه‌ای موجود نیست.

سوال‌های برتر

پاسخی موجود نیست.

پاسخ‌های برتر

پاسخی موجود نیست.