دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٦٢٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣,٨٣٨
لایک
لایک
٦٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣

خامه: خشت خام: آفتاب آمده است بالا. حالا، حسنی تو خودش پیچ می خورد و دنبال حیوان ها جان می کند تا یک بار خامه از گودال خشتمال ها ببرد سر کوره. ( احمد ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٤

پاپاسی păpăsi ( اِ ) سکه کم ارزش؛ پول سیاه فرهنگ سخن ( حسن انوری ) پاپاسی pāpāsi پشیز، پول سیاه و کم ارزش ( بیر پاپاسیا دَگمز ) فرهنگ واژگان آذ ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٥

هرم horm ( اِ ) توده ای از هوای گرم که از چیزی یاجایی منتشر شود: آش داغ که هُرم از آن بر می خاست. فرهنگ سخن ( حسن انوری )

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٢

کَلَک : منقل کوچک: عمو بندر، چندک زده است کنار کلک. همسایه ها: احمد محمود

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٣

چیتی: معادل وزن یک هشتم یک مثقال شیره: تا غلام ( ( چیتی ) ) شیره را بیندازد و دو قلپ چای روشن بخورد، ( همسایه احمد محمود )

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.