تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبیار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانه بارور، لقاح مصنوعی بذر، واکسینه کردن تخم گیاه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

پنچر، پژمرده، مردنی، میت. جنازه، بی خاصیت.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رام به معنی اهلی مطیع و سازگار است که با رم از مصدر رمیدن تفاوت دارد. رم به معنی سرکشی کردن و نافرمانی ست. بنا براین رام یار به معنی؛ یاوری برای اهل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

آشفته، سراسیمه، هم زده، درهمبرهم ، به هم ریخته ، نتراشیده نخراشیده، ناسازگار ،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برید، بریدن، برش دادن، قیچی کردن، برنده، برران، تیغ، تیغه، تیز، بررا، دماغه، ارره، شکافنده. قاچ کن، قیچی، بخش بخش کردن، پاره پاره له کننده، رنده، گوش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با ناله و زاری نقد و انتقاد کردن، انتظار و توقع از دیگری را به زبان آوردن . گردن کشی. نافرمانی. نطق اعتراض سر دادن. شاکی شدن و گله گزاری و شکایت کردن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازگو کردن توقع خود از دیگری. بیان انتظار و امیدی که از شخصی میرود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معانقه همان گلایه کردن است. گله گزاری کردن از دلتنگی و دوری و فراغ، بد عنقی و کج خلقی کردن، غر زدن و نق زدن. زاری کردن گله کردن از فراق و درد دوری.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نق زدن. با بدعنقی و بد خلقی گریبان و یقه مخاطب را گرفتن. خفه کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نالوطی