Black rose - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be on one's guard: محافظه کار و مراقب بودن

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

with head held high: با غرور و افتخار Don't forget! Ente ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from now on: از الان به بعد از این به بعد

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the horizon: معنی لغوی میشه در امتداد افق معنی ا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sort of: Sort of علاوه بر معنای عبارتی یک مع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take it for granted: دوستان این دو اصطلاح خیلی به هم شبی ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

timeline: ✨سیر زمانی که نشان دهنده تکامل و تح ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you never know: از کجا معلوم نمیشه مطمئن بود نمیشه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bar: اگه بعنوان فعل در نظر گرفته بشه ممن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

music to my ears: از شنیدنش خوشحال شدم

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go away: 1, گمشو ، دور شو ''I was very ang t ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take it for granted: دوستان این دو اصطلاح خیلی به هم شبی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

draw a blank: این اصلاح دو معنی داره ۱, فراموش کر ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

from scratch: 1, از اول ، از صفر 2, با مواد اولیه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

happy camper: نمیشه صرفا گفت خوشحال Happy camper ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fall over: Fall over افتادن Fall off از جایی ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catch up on: به این دو عبارت فعلی ( phrasal verb ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frontier: A new frontier یک مکان ناشناخته ، ی ...

٨ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٩ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اصطلاحاتOut of this world عالی ، م ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

globalization: جهانی سازی جهانی کردن افزایش کسب و ...

٩ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stick to: Stick at ادامه دادن به انجام کاری ح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pay off: 1, تسویه حساب کردن ، بدهی را صاف کر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go into: , , 4, , معنی اصلی ⭐ وارد یک حرفه ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set the record straight: شفاف سازی و گفتن یک حقیقت و واقعیت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go back: Go back به معنی برگشتن میشه اگه همر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bounce off: 1, به چیزی برخورد کردن و بازتاب یاف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

let a flat: Lat a flat یا flat to let به معنای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disillusioned: سرخورده و مایوس ( به این دلیل که ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break out: برخی از معانی break out 1, اغاز شدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

got himself out of the mess: از شر یک مشکل راحت شدن از باتلاق در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fit of temper: Be in a fit of temper خیلی عصبانی و ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

compensable: جبران پذیر قابل جبران Recent losses ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

array: An enormous array of A huge array o ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self referring: معرفی خود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

art pages: صفحات هنری روزنامه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

account for: دوستان دوتا معنی داره ۱, دلیل . . . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nearside: طرف ماشین که رو به خیابان است

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

badland: زمین سنگی زمین غیرقابل کشت زمین بی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bus service: سرویس اتوبوسرانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rolltop desk: میز تحریر کشویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

silent film: فیلم های بدون صدا فیلم های که در آن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grande court: دادگاه عالی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

doesn't come easy to him: Not come easy / easily to sb راحت ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

do something off one's own bat: بدون اینکه کسی بهت بگه کاری رو انجا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

with his eyes open: با چشم باز با اگاهی کامل ( از مشکلا ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های Black rose