مدالهای بهزاد گودرزی
١٦١
١,٠٣٣
١٥
٠
٤
١١
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
rabble: هر ننه قمری! Looks like they let a ...
٢ هفته پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
pun intended: ترجمه هایی که دوستان کردن هیچ کدوم ...
٥ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
fixated: قفلی زدن روی چیزی
٩ ماه پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
quibble: ایراد بنی اسرائیلی
١ سال پیش
اولین لایک کردن
-
همه
١ سال پیش
اولین دیسلایک کردن
-
همه
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
crossed in love: بیبهره از عشق Bereft
١ سال پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
debarment: ممنوع الکار شدن به دلایل حقوقی و قا ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
hustler: معنیش میشه کسی که از هیچ تلاشی برای ...
١ سال پیش
پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
-
دیکشنری
-
hither and yon: از این طرف و اون طرف. از این ور و ا ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
in stride: Idiom. US. : to deal with ( somethi ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
stretching it: to describe something as larger or ...
١ سال پیش
ثبت واژه جدید
-
دیکشنری
-
hard of thinking: Having difficulty in thinking; stup ...
١ سال پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١ سال پیش