پیشنهادهای بابک۲۵۰ (١٩)
٢
٢ روز پیش
٠
تلنگ، بشکن زدن
٢ روز پیش
٠
جدال، مبارزه، درگیری، ستیز ( از مصدر چخیدن )
١ هفته پیش
٠
مایحتاج، آن چه مورد نیاز باشد.
١ هفته پیش
٠
مستقل، غیر وابسته، آزاد
٣ سال پیش
٠
روشن گر، روشن گرانه
٣ سال پیش
٠
1 - کاردان، کارشناس، کاربلد 2 - افراد سرشناس، افراد شناخته شده
٥ سال پیش
٢
دلّال، واسطه کمپرادور�واژه ای در�زبان پرتغالی�به معنای �خریدار� است. این واژه در گذشته نام عمومی بازرگانانی بود که در چین و هند و دیگر کشورهای جنوب آ ...
٥ سال پیش
٠
پُرشتاب
٥ سال پیش
١
وضع موجود، حالت سکون
٥ سال پیش
٣٢
ویژگی ها، خصوصیات
٥ سال پیش
١
ج قاری، خوانندگان
٥ سال پیش
٠
ترساندن ، زهر چشم گرفتن
٥ سال پیش
١
۱. صورت جلسه، صورت مجلس ۲. دیوان، دستگاه اداری حکومت، جایی که اسناد را ضبط و نگهداری می کردند.
٥ سال پیش
٤
آشکارا
٥ سال پیش
٠
پرستار
٥ سال پیش
١
آشفتگی، پراکندگی
٥ سال پیش
٠
در ادامه، در آینده
٥ سال پیش
١٥
مروارید
٥ سال پیش
٦
والامقام ، عالی قدر، بلندمرتبه