مدالهای اعظم پناه علیها
٦٣
٦٤٦
٨
٠
١
٧
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
fragmentation: از هم پاشیده گی از هم گسیختگی چند پ ...
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
-
دیکشنری
-
vague: گیج و منگ مردد بلاتکلیف نامطمئن
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
closeness: نزدیکی عاطفی
١ سال پیش
کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
-
همه
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
consistent: همخوان هماهنگ یکدست
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
novel: جدید تازه ناآشنا رمان
١ سال پیش
پیشنهاد با حداقل ٥ رای
-
دیکشنری
-
vague: گیج و منگ مردد بلاتکلیف نامطمئن
١ سال پیش
ثبت اولین پیشنهاد
-
دیکشنری
-
١ سال پیش