پیشنهادهای آزاده (١٣,٦٦٥)
٨,٧٠٠
١ سال پیش
٢
صریح بی پرده
١ سال پیش
١
بی تدبیر
١ سال پیش
١
benches جای ویژه - کرسی قضاوت - کرسی قضاوت
١ سال پیش
١
واکنش بیش از حد
١ سال پیش
٢
متلک ( اسم ) کسی را دست انداختن ( فعل ) شوخی کردن ( فعل )
١ سال پیش
٢
هر یک از دو تا
١ سال پیش
٢
فقیر, ناچیز, غریب, مستمند, معدود, محتاج
١ سال پیش
١
در صحبت های عامیانه : الاغ، خر
١ سال پیش
٢
هاپو، سگ مانند، سگ خو، بدخلق
١ سال پیش
٢
برنزه
١ سال پیش
١٤
عقب نشینی کردن بشین سرجات بکش کنار
١ سال پیش
٦
سر نوشت ساز، بسیار مهم
١ سال پیش
١
شامل بودن
١ سال پیش
٢
آگاه