پیشنهاد‌های آزاده (٢٤,٤٩٩)

بازدید
١٤,٢٠٤
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مایه ننگ چیزی یا کسی بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مایه ننگ چیزی یا کسی بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مایه ننگ چیزی یا کسی بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مایه ننگ چیزی یا کسی بودن

پیشنهاد
٠

اون گفت که به ازدواج ما رضایت نمیده

پیشنهاد
٠

اون پسر کوچولو رو نگاه کنید داره سعی میکنه کمک کنه! وای!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داشت گریه میکرد؟ آه، خدایا

پیشنهاد
٠

اون دختر اطلاعات مهم رو فاش کرد! اون عوضی گوشی بزرگ داره.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اون دختر اطلاعات مهم رو فاش کرد!

پیشنهاد
٠

کودک کوچک چای رو روی میز ریخت.

پیشنهاد
٠

اون قهوه را بر روی لباسش ریخت

پیشنهاد
٠

لطفاً مقداری آب در این لیوان بریز.

پیشنهاد
٠

او یک فنجان چای برای مهمانش ریخت.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

الان برات میریزم.

پیشنهاد
٠

از چشم مسکین خود مرهمی بر این زخم ها می افشانم pour = افشاندن

پیشنهاد
٠

وقتی باران شروع به باریدن کند، من آنجا خواهم بود

پیشنهاد
٠

او شیر را از پارچ به داخل کاسه می ریزد pour:معنی ریختن میدهد اما نکته مهمش این هستش که از قصد انجام می شود مانند ریختن شیر از یک پارچ در یک کاسه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

برای منم یکم بریز

پیشنهاد
٠

علی داره یه فنجون قهوه میریزه.

پیشنهاد
٠

آن ها من را قانع کردند که در تزئینات کمک کنم.

پیشنهاد
٠

ما او را برای شرکت در دوی خیریه جذب کردیم.

پیشنهاد
٠

او را مجبور کردند که برنامه مدرسه را سازمان دهی کند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بندباز

پیشنهاد
٠

ویروس رایانه اش را از کار انداخت.

پیشنهاد
٠

هر جای دیگه این جوک رو بگم از خنده روده بر میشن!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معنیشو نفهمیدی؟

پیشنهاد
٠

معنیشو نفهمیدی؟ هر جای دیگه این جوک رو بگم از خنده روده بر میشن!

پیشنهاد
٠

بعضی ها هستند سزاوار این جایزه هستند.

پیشنهاد
٠

اون کسیه که سزاوار این جایزه نوبل فیزیک است.

پیشنهاد
٠

من حق دارم بدونم کی پسرم رو کشته.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او ارزش آن را دارد!

پیشنهاد
٠

اونا سزاوار ان برد نبودن ( لیاقتش رو نداشتن )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو لیاقت . . . . نداشتی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شما حق داری که خوشحال باشی

پیشنهاد
٠

دمت گرم رفیق، تو لیاقتشو داشتی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ما استحقاق برد ( پیروز شدن ) نداشتیم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو منو پیچوندی

پیشنهاد
٠

چی میگیری وقتی یه بیمار روانی رو "عصبانی میکنی؟

پیشنهاد
٠

او صلیب طلای کوچکی با زنجیر دور گردنش دارد. اگر cross بدون the و به صورت اسم قابل شمارش به کار رود به طور کلی به زیورآلاتی گفته می شود که شکل صلیب د ...

پیشنهاد
٠

من دست تکان دادم و او از خیابان رد شد.

پیشنهاد
٠

ما از دوور به سمت کلی عبور کردیم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از فرانسه با قطار رد شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از دریا عبور کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تو پا روی دم اش نمیذاری تو سر به سرش نمیذاری

پیشنهاد
٠

زن مسن وقتی داشت از خیابان عبور می کرد ، افتاد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باهات قهرم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سازمانی متقابل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

او لجباز است انجام دادن یا گفتن چیزی که دیگران را ناراحت میکنه ( لجبازی )

پیشنهاد
٠

نه از دست اش عصبانی بودم نه دلخور.

پیشنهاد
٠

برای مواقع ضروری، یک لاستیک زاپاس در ماشین داشته باش.