منو
اسما

اسما

عضو از ١ سال پیش
امتیاز کل
١,١٦٨
لایک
١٢١
لایک
دیس‌لایک
٢١
دیس‌لایک
رتبه کل
٢,١٧٨
رتبه کل

دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,١٦٨
امتیاز
رتبه در دیکشنری
٢,١٧٨
لایک
لایک
١٢١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
امتیاز
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

پیشنهادهای برتر

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
١١

سرپا شدن ( مثلا بعد از یه شکست )

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٩

An aisle seat صندلی کنار راهرو ( صندلی ک کنار پنجره نیست )

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٧

All men are cut from the same cloth🤭😁

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٦

چرخ و فلک میشه marry go round این فرق داره، اون دستگاهیه ک بچه ها سوار اسب میشن و میچرخه ( حالا ممکنه اسب هم نباشه و صندلی باشه😅 )

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٤

برای صلوات شمار هم میتونید بگید tally counter

ترجمه‌های برتر

تاریخ
١ سال پیش
متن
He coated his chairs with white paint.
دیدگاه
٠

صندلی هارو سفید رنگ کردند

سوال‌های برتر

پاسخی موجود نیست.

پاسخ‌های برتر

پاسخی موجود نیست.