تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یه ترجمه که خوش آوا هست ولی صحیح نیست ( بستگی داره متن رو چطور هماهنگ کنین ) اینه: دختر پریشان یا دخترک آشفته معنای صحیح تر، یعنی دختری ( نماد زن، ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت اسف بار، وضعیت داغون، شرایط خراب، اوضاع نابه سامان.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تند تند حرف زدن، تشر رفتن، انقدر تند حرف زدن که کسی را مجور به کاری کنی مثال: انقدر تند حرف زد که به من مجال حرف زدن /واکنش نشون دادن نداد. به قدر ت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سینماتیک میان یک بازی کامپوتری. جایی که از حالت بازی کردن خارج شده به شکل فیلم یا انیمشن در می آید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سازمان جنایی، باند خلافکار، گروهگ تبهکار انجمن بزهکار، تشکیلات جنایتکار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

توطئه های سیاسی، شرایط سیاسی، جریانات سیاسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بچه ننه، ننر، ترسو، بزدل، لوس، ضعیف، بی دل، کبک زهره، کم دل، کم جرعت.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

میتونه با عبارت i think I'll live هم معنی باشه، ینی نخواستیم، نیازی ندارم بهش، بدون اونم سر میکنم، یه جوری سر میکنم دیگه ( بالحن استهزاطوری ) ، شما ن ...