پیشنهادهای اسعد کعبی (٥٦)
١٥٢
٢ سال پیش
٨
واگرایی divergence به معنی تباعد و دوری - از هم دور شدن - دوری جستن، دوری گزیدن، دوری ورزیدن، دوری کردن / ضد هم گرایی، تقارب و تقارن
٢ سال پیش
٠
اباحی گری: فساد اخلاقی، انحراف، زیر پا گذاشتن هنجارها، هنجارشکنی، تهتک، پرده دریدن
٢ سال پیش
٩
مثلث هگل: تز، آنتی تز، سنتز ( فرانسوی ) - موضوع، ضد موضوع، ترکیب - نهاد، ضد نهاد، نتیجة - نظریه، نقض، جمع
٢ سال پیش
٣
"گذشته از" در برخی موارد به معنای "افزون بر این"، "علاوه بر"، "به علاوه"
٢ سال پیش
٦
انفجاری: انقلابی، تند، بی پروا، نترس، سریع، فوری
٢ سال پیش
٦
قسمت ظهر پای انسان، تیپا لگد، آش پشت پا: آشی که پس از رفتن مسافر می پزند و به فقرا و همسایگان می دهند.
٢