دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٧٩٨
رتبه در دیکشنری
١,٠٨٩
لایک
٣٨٢
دیسلایک
٥٠
جدیدترین پیشنهادها
٤ ماه پیش
٠
دوباره غذا میخوام، یه پرس دیگه میخوام.
٤ ماه پیش
٠
آرام خوردن یا جویدن چیزی که پر سر و صدا است مثل چیپس، بیسکوییت، هویج
٥ ماه پیش
٠
باشه برای یه فرصت دیگه. برای رد دعوت
١ سال پیش
١
منحل کردن،
جدیدترین ترجمهها
٤ سال پیش
The payback for reorganization should be increased productivity.
-١
پدر مادرم منو مجبور کردن که تمام پول را پس بدهم و این درسی بود که من هرگز فراموش نمیکنم
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.