پیشنهادهای جواد رخشانی (٢٤)
بختک : نام یکی از وزیران انوشیروان ساسانی است که در کتاب امیر حمزه صاحبقران امده است و استعاره از وزیران چاپلوس و خودخواه و دو به هم زنی است که در در ...
زاماس نامک: ذاماس نامگ زاماس: ذاماس: داماد نامک: نامگ: نامه زاماس نامک: زاماس نامک: ذاماس نامگ: کتابی که توسط جاماسب حکیم، وزیر گشتاسب نوشته شده است ...
زاماس نامه: جاماس نامه: جاماسب نامه کتابی است که متعلق به جاماس حکیم ( زاماس حکیم ) که وزیر گشتاسب بوده است و در آن پیشگویی هایی در مورد ایران و جهان ...
جاماس نامه یا ذاماس نامه ( زاماس نامه ) همان کتاب پیشگویی های زیر گشتاسب یعنی جاماسب حکیم است. در زبان بلوچی رخشانی که یکی ازگویش های زبان پارسی باس ...
زاماسپ ( یا زاماسب ) در واقع همان ( جاماسب ) است. جاماس: زاماس زاماس: داماد ذاماس: داماد ذاماس حکیم: جاماسب حکیم: داماد حکیم در زبان بلوچی رخشانی ...
زام یا زاَم یا زآم در زبان بلوچی رخشانی به معنی شمشیر است و اصطلاحاتی مثل زآم جَن یعنی شمشیر زن و گلادیاتور از این دست است
اودران: عموها، برادران پدر. اودر: عمو عباس رضی الله عنه، ابوطالب وابن عباس؛ اودران حضرت رسالت صلی الله علیه و سلم هستند. برگرفته از کتاب قصه امیرال ...
عموها، اودران حضرت محمد ( ص ) : عموهای حضرت محمد ( ص ) اودر: عمو
اُوقَل: در تاریخ سیستان به صورت اوق یا اوک ثبت شده است. اما استخری به صورت اُوقَل ثبت نموده است، درسال 100 هجری به نام رون و جول تغییر نام داده و ام ...
اُوقَل: در زبان سکائی، منطقه سیستان، اَو: یعنی ئُو: یعنی آب قَل: یعنی قَلَع: یعنی قلعه: قلعه: ارگ، استحکامات، بارو، حصار، دژ، صرح، قصر، کاخ، کوت، کو ...
روستای اژدهای بلوچ سال تاسیس روستای اژدهای بلوچ رخشانی گیلان سردار محمد خان رخشانی بادینی در سال ۱۲۵۹شمسی به گیلان امد و به همراه افرادش در منطقه ای ...
نام منطقه ای تاریخی است که در بلوچستان پاکستان قرار دارد و توسط آلان های مهاجر از قفقاز بوجود آمده است
فرهنگ رخشانی، نام کتابی است که توسط جواد رخشانی راد در سال ۱۴۰۲ چاپ شده و مشتمل بر لغات و اصطلاحات زبان بلوچی رخشانی است. زبان بلوچی رخشانی، زبانی ا ...
آران: نام شهری در بلوچستان پاکستان است، که ساکنان آن از آلان هایی هستند که از قفقاز به این سرزمین کوچ کرده اند و بلوچی تکلم می کنند. به طور کلی آران ...
نوکر: خادم و خدمتگزار بی جیره و مواجب، کسی که در قبال خدمات خود هیچ مزدی دریافت نمی کند. چاکر: خادم و خدمتگزاری که در قبال خدمات خود مزد دریافت می ک ...
پَل: در زبان بلوچی رخشانی به معنی مرز خاکی و دست ساز زمین کشاورزی برلی سهولت در آبیاری کردن است و در زبان سکائی سیستان کلمه پرَن، به همین معنی است. ...
پَرنِی: کلمه ای سکائی است که هنوز توسط سکاها در سیستان استعمال میگردد. در زبان سکائی یا سیستانی، پَر به معنی پُر و مملو است و نی، به معنی نیزار است ...
آرش رخشانی پهلوان در زبان بلوچی رخشانی، به معنی سراینده و خواننده اشعار حماسی است که هنوز رایج و مرسوم است، آخرین پهلوانی که در بلوچستان تا همین اوا ...
پسر بزرگ امیر حمزه صاحبقران معروف به امیر المومنین حمزه سیستانی متوفی به سال ۲۱۳ در مزار شریف افعانستان
کوچ اَسوآراآن ( کوچ اَسواران ) کوچ یعنی کوچ کرده و ترک وطن نموده اَسواران یعنی اسب سواران درکل به معنی گروهی از اسب سواران یا سواره نظام ایل رخشانی ...
کوچ اَسوآراآن ( کوچ اَسواران ) کوچ یعنی کوچ کرده و ترک وطن نموده اَسواران یعنی اسب سواران درکل به معنی گروهی از اسب سواران یا سواره نظام ایل رخشانی ...
قوئینک رخشانی: توسط گروهی از عشایر ایل رخشانی، که از منطقه لوتک سیستان، به اطراف تهران کوچ کرده اند، توسط دولت مرکزی، به عنوان علفچر تحویل داده شده ا ...
رخشان: سردار ارشد داریوس سوم هخامنشی است که، از طرفی در جنوب شرق ایران مرزبان بود و نام منطقه تحت حکومتش رخشان نام دارد و دارای ایلی به نام رخشانی بو ...
بیرجند : کند :به معنی آبادی ، روستا، ده، قریه ، منطقه است. بیر : به معنای چاه، صاعقه، رختخواب و غیره است . اما از آنجا که در قدیم عرب زبانان زیادی ...