مدالهای امیر کاوسی
									
										٣٤٧
									
								
							
								
									١,٧٠٢
								
							
						
								
									١٥
								
							
						
								
									٠
								
							
						
								
									٣
								
							
						
								
									١٢
								
							
						پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											well dressed: خوش تیپ
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											look forward to: بی صبرانه منتظر چیزی بودن
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											hang around: علاف شدن
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											semitrailer: کشنده ای که به تریلی وصل نباشد
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											fluorescent: خیلی روشن Fluorescent pink T - shir ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											fluorescent: خیلی روشن Fluorescent pink T - shir ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											regulate: تنظیم کردن Regulate the temperature
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ١٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											ask out: پیشنهاد دوستی دادن به جنس مخالف
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											steep: سراشیبی
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											measly: چندرغاز
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت اولین پیشنهاد
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							ترجمه با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											get along with: من واقعا با شوهر خواهرم نمیسازم ( ه ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت اولین ترجمه
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
									
										١ سال پیش