دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١,٥٦٩
رتبه در دیکشنری
٢,٢٠٦
لایک
١٣٦
دیسلایک
٢٣
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
٠
"آزار دادن اعصاب کسی""موجب لرزیدن کسی شدن""حس ناخوشایندی به کسی دادن""اعصاب کسی را به هم ریختن" مور مور شدن هم میشه، دقیقا همون حسیه که خانوما وقتی ...
١ هفته پیش
٠
ظاهر و باطن
٢ هفته پیش
٠
کلک""کلاه برداری""حقه بازی""ناراستی""نیرنگ"مثال ها: It’s such a swizz that they charge extra for luggage. این واقعاً کلاه برداری است که برای بار اض ...
٣ هفته پیش
٠
معادل های فارسی:"قبل از اینکه به دنیا بیایی""زمانی که هنوز حتی پدرت هم به داشتن فرزند فکر نمی کرد""خیلی قبل تر از اینکه وجود داشته باشی"مثال:That hap ...
٣ هفته پیش
٠
معادل های فارسی:"از خود تعریف کردن""خودستایی کردن""به خود بالیدن""از خود گفتن"مثال:He’s always blowing his own trumpet about how successful he is. ا ...
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.