تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦٥

معنی اول: رسیدن بخیر ( بعد از بازگشت طولانی مدت از مکانی دور نزد افرادی که شما رو می شناسند ) معنی دوم: مجدداً خوش آمدید ( مخصوصاً در اجراهای تل ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

در پاسخ به نظر کاربر زبان دان! جناب یا خانم زبان دان، اگه کمی بالاتر travelling salesperson رو دیده باشید یا با ادبیات قدیمی تر انگلیسی به خصوص در ا ...

پیشنهاد
٨

عزم خود را جزم کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. [شخص یا چیز ] سریع 2. [عامیانه] قطار سریع السیر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

[عامیانه] 1. [در قمار] دوباره بهم ورق بده 2. بزن قدش 3. یه نوشیدنی بهم بده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

بارنامه [حقوق تجارت و امور تجاری]

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناپدرانه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-٣٠

[نیروی دریایی] ناخدا سوم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

میزبانِ تماس [تماس تلفنی ای که هزینه آن به حسابِ گیرنده منظور می شود - معادل انتخاب شده توسط اُپراتور ایرانسل]

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

چاقوی دولبه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

نوکرصفت [این معنی از همه معانی گفته شده، بهتر و نزدیک تره]

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فروشنده دوره گرد

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Take someone in : [پلیس] به اداره بردن کسی