پیشنهادهای علی سیریزی (٣,٦٠٢)
مودَرایَ نام مصر در زبان ایران باستان
مَنخُرشادشیا : نام مردانه در زمان هخامنشیان
سنسکریت؛ مَمَ اوستایی: مَنَ مَنا: از من
در زبان باستانی ایران : پدر من
اوستایی: مَنَ سنسکریت؛ مَمَ مَنا: از من
مَنا: از من اوستایی: مَنَ سنسکریت؛ مَمَ
مَکَ= maka مِکران یا بلوچستان
مَرغَزَنَ= marqazana بهمن ماه در تقویم هخامنشی
گُرباس: نام یکی از سرداران کوروش در گرفتن بابل
گَئوبَرووَ یا گئوبرد ، ۱_نام رهبر یکی از شش خانواده ی بزرگ هخامنشی که برای کشتن بردیای دروغین با داریوش همدست شده بود. ۲_نام یکی از سرداران کوروش د ...
مَردونیا : نام پدر گِئوبَرودَ
مَرتییَم= martiyam انسان، آدم، بشر، نژاد
مِرِئُئِه : نام همسر کمبوجیه، پسر داریوش بزرگ
نام باستانی کردستان پیش از مادها
مازارِس نام مردانه در زمان هخامنشیان. نام سردار ایرانی
نام پسرانه در زمان هخامنشیان، داماد کوروش بزرگ
نام پسر پارتاتوا که پیش از مادها بر آذربایجان فرمانروایی می کرد
در سال 1963 کارگرانی در کاپادوکیه Kapadoukia در توریستی ترین بخش استان نوشهیر؛ ترکیه برای ایجاد ساختمانی؛ به کندن زمین مشغول بودند، ناگهان با چاه یا ...
درینکویو derinkuy: شهری است زیر زمینی با نام درینکویو derinkuy که یکی از شگفت انگیزترین کشف تاریخ آیین زرتشت، ایران باستان و پیروان اهورا مزدا در آنج ...
درینکویو derinkuy: شهری است زیر زمینی با نام درینکویو derinkuy که یکی از شگفت انگیزترین کشف تاریخ آیین زرتشت، ایران باستان و پیروان اهورا مزدا در آنج ...
قوه غضبیه در حدّ تعادل باشد، شجاعت نامند، و حدّ افراط آن تهور و بیباکی است به طوریکه شخص دست به کارهائی زند که عقل آن را تجویز نمینماید، و حدَ تفریط ...
قوه شهویه در حدّ تعادل عفّت نامیده می سود و اگر در حدّ افراط باشد؛ شِرَّه یا فجور است، که غرق شدن در لذات جسمانی است، به حدی که نه شرع ونه عقل تجویز ...
اینجا
نام یکی از شاهان ایلام ( 2280 پیش از میلاد )
کَمبوجَیَ= شکل تلفظ واژه کمبوجیه نام پدر و پسر کوروش در زمان هخامنشیان، اوستایی: کَمبوجیو سنسکریت: کامبوجیو
کَمبوجَیَ= شکل تلفظ واژه کمبوجیه نام پدر و پسر کوروش در زمان هخامنشیان، اوستایی: کَمبوجیو سنسکریت: کامبوجیو
کَمبوجَیَ= شکل تلفظ واژه کمبوجیه نام پدر و پسر کوروش در زمان هخامنشیان، اوستایی: کَمبوجیو سنسکریت: کامبوجیو
کِریرشَ ، نام یکی از خدایان ایلامی
کَرمَپَدَ واژه باستانی به معنی نام فروردین در سالنمای هخامنشی
کَرتَم واژه باستانی به معنی کرده ، انجام داده
نامی که کوروش بزرگ بر بخش خاوری ارمنستان ( آسیای صغیر ) نهاد
کال
کانال ، آبراه، گودال
فْرَهَرَوَم: روی هم، سر جمع، در کل، من حیث المجموع، به طور کلی
نام مدر دیاکو ( فْرَوَرتیش )
نام ایرانی در زمان هخامنشی نام پدر همسر کوروش
فْرابَرَ واژه باستانی: بخشید، داد، اعطا کرد ( سنسکریت: پْرابهَرَت )
فْرابَرَ واژه باستانی: بخشید، داد، اعطا کرد ( سنسکریت: پْرابهَرَت )
فْرابَرَ واژه باستانی: بخشید، داد، اعطا کرد ( سنسکریت: پْرابهَرَت )
واک ، واج ، وات ، ، بندواژه ، حرف ( حرف ها )
واک ، واج ، وات ، بندواژه ، حرف ( حرف ها )
واک ، واج ، وات ، ، بندواژه ، حرف ( حرف ها )
واک ، واج ، وات ، ، بندواژه ، حرف ( حرف ها )
واک ها ، واج ها، وات ها، ، بندواژه، حرف ، حروف
واک ها ، واج ها، وات ها، ، بندواژه ، حروف ( حرف ها )
واک ها ، واج ها، وات ها، ، بندواژه
واک ها ، واج ها، وات ها، ، بندواژه ، حروف
واک ها ، واج ها، وات ها، ، بندواژه ، حروف
اَپاریک، پیگیری، تمدید، پی جویی و ادامه
اَپاریک، پیگیری، پی جویی ، ادامه