علیرضا اسدی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skidded: در متون ادبی هنگامی ترجمه میکردم . ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

call off: لغو کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

qā'em: *The title of the twelfth Shia Imam ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the hadith al thaqalayn: حدیث ثقلین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حوض کوثر: Pond of al - Kawthar

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pond of al kawthar: حوض کوثر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ahl al bayt prophet's household: اهل بیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

badass: چِقِر بد بدن 😅

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exhorting: exhorting تشویق کردن ترغیب کردن ایز ...

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dynamic resistance: مقاومت پویا، مقاومت محرک

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cacography: Bad handwriting; bad writing

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cacography: Bad handwriting; bad writing

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گوزن: Deer

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a stitch in time saves nine: این یک اصطلاح است علاج واقعه قبل از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

one swallow does not make a summer: با یک گل بهار نمی شود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

looking through rose–coloredspectacles: اصلاح: با عینک خوش بینی نگاه کردن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

every dog has his day: اصلاح: هرکسی پنج روزه نوبت اوست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

every dog has his day: اصلاح: هرکسی پنج روزه نوبت اوست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the early bird catches the worm: سحرخیز باش تا کامروا باشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call off: لغو کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

badass: چِقِر بد بدن 😅

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit me up: hit me up slang Contact me تماس بگی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to rub peter to pay paul: کلاه تقی را بر سر نقی گذاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as a cunning as a fox: مثل عمروعاص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as cruel as nero: مثل نمرود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as firm as a rock: مثل کوه الوند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cordova: قرطبه ( کردوبای فعلی )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aragon: اراغون ( شهری در اندلس )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coalecence: ادغام

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

underdifferention: تحت تمایز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

annual a marriage: عقد ازدواج را فسخ کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gaza genocide: قتل عام کودکان غزه - کشتار دسته جمع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skidded: در متون ادبی هنگامی ترجمه میکردم . ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های علیرضا اسدی