علی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knowledge is power: توانا بود هر ک دانا رود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knowledge is power: توانا بود هر ک دانا رود

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

all roads lead to rome: آسمان همه جا یه رنگه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all roads lead to rome: آسمان همه جا یه رنگه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fish in troubled water: از آب گل آلود ماهی گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all is well that ends well: شاهنامه اخرش خوشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

all is well that ends well: شاهنامه اخرش خوشه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to what end: به چه منظور یا هدفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to what end: به چه منظور یا هدفی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

upon my word: به شرافتم قسم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upon my word: به شرافتم قسم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it doesn't answer my purpose: به درد من نمیخوره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it doesn't answer my purpose: به درد من نمیخوره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not concern of mine: به من ربطی نداره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honesty is the best policy: ادم خوش حساب شریک مال مردم است

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't twist the lions tail: با دم شیر بازی نکن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he played off the job: کار رو از سر خودش وا کرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he went back on his word: زیر قولش زد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knock on woods: زدن به تخته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have learned it by fits and starts: جست وگریخه یاد گرفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they served him out: حقشو کف دستش گذاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he didn't turn hair: خم به ابرو نیاوردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't lose your hair: دست پاچه نشو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't lose your hair: دست پاچه نشو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in a family way: بدون رو دربایسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in a family way: بدون رو دربایسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he makes mountains out of molehills: از کاه کوه ساختن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to rub on a raw nerve: رو اعصاب راه رفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we came to a rupture: کلاهمون تو هم رفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she takes after her mother: به مامانش رفته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as easy as a pie: مث آب خوردن راحته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he make mountains out of molehills: از کاه کوه ساختن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to rub on on a raw nerve: رو اعصاب راه رفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we came to a rapture: کلاهمون تو هم رفت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to root out the faults: ریشه کن کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to kill with weariness: از شدت خستگی از پا در آمدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to trump up an excuse: بهانه تراشیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double decede bus: اتوبوس دو طبقه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

recycled: بازیافتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recycled: بازیافتی

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های علی