دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٧٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
٨,٥٩٦
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

تو کتاب idioms and phrasal verbs اینجوری معنیش کرده after a period of time پس از مدتی صفحه ۹ تمرین شماره ۵ قسمت دو

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

( بین چیزی ) گیر افتادن. . . . مثلا I got/was sandwiched between the door of the elevator بین درب های آسانسور گیر کردم

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

معنی یا ترجمه ای که خانم مهسا انجام داده اند کاملا درسته. . . . ولی سوالی که پرسیده با how come اشتباهه توی کتابidiom and phrasal verbs صفحه ۸ نوشته ...

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

فک کنم یعنی مذاکره

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

مترو سوار شدن. . . . با مترو رفتن. . مثلا i take the subway to work. . . . . . . . . . با مترو میرم سر کار

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.