تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

1. ( کشور ) متحد 2. کشوران متحد در جنگ جهانی اول و دوم 3. یار وفادار، رفیق متحد، حامی وفادار، پشتیبان 4. چیزی که در پیروز شدن در شرایطی دشوار یاورته ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

افکار و احساسات رو بیرون ریختن Don't bottle up your feelings and pour your hear out. احساساتت رو سرکوب نکن و هر چی تو فکرته بریز بیرون.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دور از انتظار، مغایر، بی شباهت به آنچه انتظارش را داشتیم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

1. pass something ↔ on ( to ) انتقال دادن ( اطلاعات، تجربه و . . . ) 2. pass something ↔ on a ) انتقال دادن بیماری از طریق ژن ها b ) سرایت دادن بی ...

٢