دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٦,٧٤٣
رتبه در دیکشنری
٣١١
لایک
١,٠٥٦
دیسلایک
١٠٢
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
To put something away safely, especially by packing or hiding it in a small or secret place پنهان کردن / جمع کردن / در جایی گذاشتن ( معمولاً برای حف ...
٤ هفته پیش
٠
به تمسخر گرفتن ریشخند کردن
١ ماه پیش
١
summoned his resolve عزم خود را جزم کردن
١ ماه پیش
٠
رنگ عوض کردن
١ ماه پیش
٠
مخالف تایپ ده انگشتی است یعنی تایپ با زحمت زیاد و دنبال کلیدهای صفحه کلید گشتن و یک کلید را فشردن پس از پیدا کردن آن
جدیدترین ترجمهها
٢ سال پیش
Youth is a blunder; manhood a struggle, old age a regret.
٢
بی هدف در نوجوانی، سگ دوزنان در بزرگسالی و حسرت خوران در کهنسالی.
٣ سال پیش
The idea of making a speech in public petrified him.
١
تصور سخنرانی برای مردم خون رو تو رگ هاش خشک می کرد
٣ سال پیش
Prison petrifies me and I don't want to go there.
١
به حدی از زندان رفتن میترسم که نمی خوام کارم به اونجا بکشه
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.