دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٢١٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٦٦٢
لایک
لایک
٢٤٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٢٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

پیشنهادی موجود نیست.

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
٦ سال پیش
متن
Her mother told her to put on her hat, but the child left it at home.
دیدگاه
٥

مادرش به او گفت تا کلاه خود را بپوشد، اما کودک آن را در خانه جا گذاشت.

تاریخ
٦ سال پیش
متن
Leave the dishes in the sink; we'll wash them in the morning.
دیدگاه
٠

ضرفها در سینک ظرفشویی رها کن؛ ما آنها را صبح خواهیم شست.

تاریخ
٦ سال پیش
متن
Leave the chair in the corner; it looks good there.
دیدگاه
٠

صندلی را در گوشه قرار بده، در آنجا آن ( صندلی ) بهتر به نظر می رسد

تاریخ
٦ سال پیش
متن
The police officers left him to think about his decision.
دیدگاه
٠

افسرهای پلیس او را تنها گذاشتند تا به تصمیم خودش بیاندیشد.

تاریخ
٦ سال پیش
متن
He begged his wife not to leave him.
دیدگاه
-١٠

او به همسرش التماس کرد تا او را ترک نکند.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.