پیشنهادهای صمد توحیدی (١,٤٢٤)
خود بگو کدام گفته را مانی. شنوی و ناشنفته را مانی. آرزوی ز یاد رفته را خواهی. آرزوی به باد رفته را مانی. گر که بیداری و آرزوش کنی. آرزوی زیاد رف ...
آنکه مست است بباید دانست. آنکه رست است بباید دانست. می که ناب است بنوشند آن را. ناب و باب است بباید دانست. وجه می را بباید دارند. ور نزارند ببای ...
برخی واژگان در زبانها دریافت و پنداشت درستی ندارند و پنداری وگمانمندانه کاربرد می یابند که در ترجمه و زبان جایگاهی نا دانشورانه به دست می دهند. وبه ت ...
ناتمام. نابود:ناقص ( منقوص ) . ( عادم ) معدوم. ناتمام:ناقص. ( منقوص ) . نابود: ( عادم ) معدوم.
بینایی و بینش. نگاه و نگرش. دید و دیده. چشم و نظر. جهان بین و جهان بینی. چشم و چشایی. دیدگان و دیدگاه. نگر و نگاه. نگاهه و نگرنده.
" رُو و رُخ ": کَمال و جَمال.
مهربان و با وفا و نازنین. یار ما رعنا وزیبا و متین. بهر من آیینه دار زندگی. در هنر او اختر تابندگی. چون سخن گوید در و مرجان بود. در نگاهش کیمیای ...
تاریخ سرودن شعر ؛ روز پیروزی ایران شاد باد. شاد باد آن روزگاران شاد باد. ۱۵/۱۱/۱۳۷۵ است. ص شهرام. ۱۳۷۵/۱۱/۱۵ ۱۴۰۴/۶/۷ ص. شهرام.
به نام آنکه دل را دلبری داد. به نام مهر پیغام آوری داد. سبوی مهر به عاشُق داد روزی. شبی چون آفتابی دل فروزی. به روزی مهر را در کار آورد. شبان تی ...
گرامی. نازنین. بزرگ. بزرگوار. شایسته. بایسته. شایسته و بایسته. نیک. نیکو. جادار. پایدار. درخور. مردمردان. زن زنان. پسر پسران. گل. خوب. اهل. ارزشمند. ...
خیام همواره در کار تلاش و کوشش دانستنیهای چهار گانهء دانشها. فرزانشها. آیینها و رازوریها بوده بوده است زیرا هنگامی که به وی بُخُتم اسماعیلیگری ( فلسف ...
دانستنی ها مانند حرفهای الفبا و صفر تا نُه شمار و شکلهای هندسی می باشند که باید همه را درجایگاه خود بکار گرفت .
ارزان نخریده ای گران نفروشی. شهرام صمد.
کمی کهن زدگی و کمی کنون زدگی . به چام کهنه و نو جایگاهش هست. شهرام. ص.
سپاسداشت:"سپاسایی. گرامیداشت. بجا آوری. ارج گذاری:سپاسگذاری. گرامینگی. گرامش. گرامشی. گرامیّت.
الا یا ایها الشاعر ادر علما و ناولها. که چام اول نمود آسان ولی افتاد مشکلها. سرودی گر همی خواهی تو در گاه جوانی دان. نمی ارزد که شاعر شد به پیریت ...
ادر علما و ناولها الا یا ایها الشاعر. که شعر اول نمود آسان ولی افتاد مشکلها. شهرام. ص
نوبتگذار. نوبتگزار. نوبت نگار. نوبت انگار: تناوب.
" نوبت نگار. نوبت شمار. نوبت مدار. نوبت ندار ":تناوب
نوبت. نوبت پندار . نوبتکردار . نوبتگفتار. نوبتکار. نوبتگار. نوبتسار. نوبتدار. نوبتبار. نوبتباد. نوبتزار. نوبتگمار. نوبت شمار. نوبت بیار . نوبت بیدار. ...
به نوبت. نوبت. نوبتی. نوبت به نوبت. در نوبت. با نوبت. بی نوبت. نوبت و بی نوبت. نوبتیان. نوبتیها. نوبتش. نوبتا. نوبتان. نوبتیانها. نوبت وار. نوبت واره ...
باغِ کاران که نام باغی در شیراز است گویا این نام کاران در برابر بیشه و جنگلهای کانشی باشد که پارک و باغ و بستان بوده اند. مانند آبشار تاف که در زبان ...
" یِکِّه و تَکِّه " : وحدت و انسجام.
اَ بر سی صد وسی و سه بود سال؛ اَ:آری. آری سال بر سیصد وسی و سه بود. سرودهء ابو شکور بلخی. ودیگر سرایندگانی که ( اَ ) را آورده اند.
نُخُستَن. اَوَّلِش. صفرش ( سپهرش ) :تأویل. از وِل ( صفر ) آغاز نمودن.
سینا:سینایی. خاور:خاورانی. صدرا:والا. والایی. دانشنانهء علایی پور سینا. آواز پر جبریل اثر پادشاه خاور. رساله سه اصل والای یزدانیان ( صدرالمتاله ...
دوات وقلم شد زآب و گلم: گِل:گلِ بودن. آب:آبِ ماندن. . . . . . . . . . . . . . . . . . شهرام ص.
[همانا زندگی باور و کوشش است: ان الحیاه عقیده و الجهاد. کوشش در اینجا درست است زیرا به گفتهءسعدی ( بکوشید تا لباس زنان نپوشید ) . ]
" پوش بندی سندها ":طبقه بندی سندها
"بست. بستش. بستن. بستنی. بستنش. بستایی. بستایه. بستا. بستای. بستاییش. بستایشی. بستایشک. بستایشگر. بستایشواره. بستایشواری. بستایشوارگی. بستایشگران. بس ...
استخراج:بیرونش. دستاورد. استخراج و وبیرونش و دستاوردِ آب و یا گاز و یا نفت و مانند آن.
به دست آوردن. دست آورد. دستاورد. بیرونش:استحصال. دستاورد آب. دستاورد:نفت. دستاورد:گاز. بیرونش آب. . . . .
" نیک گردانی. نیک گردان. دگرش به نیک. دگرش به نیکو نمودن":تبدیل به حسَن نمودن.
" نیک روِی. نیکرو. نیک نگاه. نگاه نیک. نگاه نیکو":حسن توجه. سرزنده. نیکویش #سرزنش. نکوهش.
نیک نگر. نیک نگری. نیک نگرش. نیک نگرشی:حسن نظر.
نیک خواست. نیک خواسته:حسن مطلب.
نیک بزرگ. بزرگ نیک:حسن بزرگ.
" نیک آغاز. نیک آغازی. آغاز نیک. آغاز نیکی ":حسن ابتداء.
بدبهرگی#نیک بهرگی.
استفاده:بهره. بهره بردن. بهره نبردن. " بد بهرگی" :سوء استفاده. " نیک بهرگی ":حسن استفاده. از شما بدبهرگی نکنند. بگذار از شما نیک بهرگی کنند. وما ...
پیرانِ پیرِ سلسلهء مهر پیرِ ماست. ص شهرام.
چکه چکان. چکه ریز. چکه ریخت. چکه بار. چکه افشا. چکه افشان. چکه ریزان. چکه بیزان. چکه افشان. چکه باران. چکه تازان. چکه بیز. چکه چک . چکه پاش. :قطره چک ...
"کَمِش. کما. کمایی. کماوَر. کماورد. کماورز. کماورزی. کمانه. کمانگی. کمانش. کمایش. کما. کمی. کمین. کمینه. کمینگی. کماوردگی. کمادرش. کماوَرَک. کمان. کم ...
"میان. میانه. نامه. میانِش. بَین. بَینِش":مسافت. نامه:به نام کسان. میان کسان. نومه ( نامه ) به لری میان را گویند.
"پیمود. پیمودش. پیموده. پیمودا. پیمودن. پیمودا. پیمودار. پیموداری. پیمودوار. پیمودور. پیمودوری. پیمودوار. پیمودورز. پیمودورزی. پیمودورزان. پیمودوران. ...
رست. رستش. رستشی. رستشیان. رستشیانه. رستشیانوارگی. رستایش. رستایشی. رستایشوارانهگیواریمندیگرایشیانه. رستا. رستینه. رستینگی. رستانه. رستانگی. رستایش. ...
" بازیافت. بازیافتها از یک درصد تا صد درصد در هر انگاره ای باشد ":تداعی معانی.
" آماده. آمادگی. آمادش. آماد. آمادگر. آمادگری. آمادایی. آمادور. آمادوری. آمادورز. آمادورزی. آمادورزش. آمادورزشگروشگرویگرانگیمندیوارانه هایش":تمرین.
پنداشت انگیزه های مادی و صوری و کنندگی ( فاعلی ) و غایی ( پایانندگی ) . کننده. پایاننده. کنشی. پایانشی. کنان. پایان. انجام:فرجام. انجامگر. فرجا ...