سید محراب میرکریمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باسن: نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارنج: نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوک سینه: نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نوک پستان: نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قفسه سینه: نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relevance: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

relevantly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corresponding: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruination: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deceive: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deceitfully: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

delusive: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acquisition: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptation: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggressive: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abstinently: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distributional: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clarity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clearness: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accurize: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prophecy: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

awesomely: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awe: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consider: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

penetrable: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consistently: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sternum: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertebrae: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hipbone: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pelvis: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pelvis: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coccyx: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thighbone: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cartilage: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نازک نی: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان نازک نی: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استخوان درشت نی: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درشت نی: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنبالچه: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاصره: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لگن خاصره: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان زند زیرین: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استخوان زند زبرین: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زند زبرین: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فقرات: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهره ستون فقرات: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان بازو: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جناغ سینه: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان جناغ سینه: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان کتف: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان شانه: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان چنبر: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استخوان گونه: نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سوسک: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنه: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butterfly: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wasp: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BEE: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beetle: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cricket: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grasshopper: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dragonfly: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

locust: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

FLY: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

millepede: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mosquito: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snail: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

worm: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caterpillar: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

termite: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lice: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leech: نام برخی از حشرات به انگلیسی: ant ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vertebrate: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vertebrates: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reptiles: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mammal: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reptile: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mammals: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invertebrate: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marsupial: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marsupials: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amphibians: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predators: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crustaceans: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

predator: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mollusk: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insects: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arachnid: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arthropod: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arthropods: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arthropods: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

echinoderms: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insectivore: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insectivorous: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

amphibia: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

herbivores: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carnivores: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

insectivores: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مهره دار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی مهره: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیسه داران: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیسه دار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابزیان: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سخت پوست: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سخت پوستان: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نرم تنان: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تننده: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنندگان: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عنکبوتیان: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بندپا: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پرنده: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خارپوستان: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جانور گیاه خوار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جانور گوشت خوار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جانور حشره خوار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جانور همه چیز خوار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حشره خوار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیاه خوار: دسته بندی حیوانات به انگلیسی: vert ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hammock: تصویر hammock را مشاهده کنید. . .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anonymise: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anonymisation: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tantalization: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tantalisingly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chivalrously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dejectedly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chivalrous: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vivacity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vital: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vivaciously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partially: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partial: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

particular: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passionate: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

particularize: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incongruously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deduction: دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deduce: دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deductible: دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deductive: دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deduct: دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slanderously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thumb: نام انگشتان رو در تصویر هم می تونید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

index finger: نام انگشتان رو در تصویر هم می تونید ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forefinger: نام انگشتان رو در تصویر هم می تونید ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shovel and spade: تفاوت بین spade و shovel که هر دو ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spade: تفاوت بین spade و shovel که هر دو ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shovel: تفاوت بین spade و shovel که هر دو ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spade and shovel: تفاوت بین spade و shovel که هر دو ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اشکال هندسی: اشکال هندسی ( geometric shapes ) : ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

geometric shapes: اشکال هندسی ( geometric shapes ) : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conform: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conceitedly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constrain: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contradict: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contritely: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demonstratively: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dispose: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sufficiently: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adverse: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

advantageously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advantage: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deprived: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

voracious: ( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 ) ( f ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incongruous: ( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 ) 🖊 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pugnacity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tire: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hub: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brake: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brake lever: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brake cable: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

handlebar: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

handlebar: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

saddle: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gear: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chain: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chain ring: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

valve: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rim: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رینگ تایر: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوپاپ: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوپاپ تلمبه: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حلقه زنجیر: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنده دوچرخه: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنده دوچرخه و اتومبیل: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زین دوچرخه: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دسته دوچرخه: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیم ترمز: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دسته ترمز: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پره چرخ: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میله چرخ: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسپوک: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توپی: 🚲 بخش های مختلف دوچرخه به انگلیسی: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indigent: ( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 ) 🖊 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revert: ( از لغات کتاب 1100 واژه 📚 ) 🖊 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eyelash: بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vitreous body: بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vitreous humor: بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

optic nerve: بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی ...

١ سال پیش

مدال‌های سید محراب میرکریمی