مدال‌های سید محراب میرکریمی

بازدید
٤,١١٤
امتیاز کل
١,٣٦٥,٥٦٢
کل مدال ها
١٩,٥٢٨
طلا
١,٥٠٩
نقره
٧,٥١٧
برنز
١٠,٥٠٢
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
account for somebody: دانستن اینکه کسی بعد از وقوع حادثه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
account for: دانستن اینکه کسی بعد از وقوع حادثه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
extention: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
glasslike: شبیه شیشه شیشه مانند
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in somebody's good books: در نظر کسی خوب بودن به چشم کسی خوب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in someone's good books: در نظر کسی خوب بودن به چشم کسی خوب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in someone's good books: در نظر کسی خوب بودن به چشم کسی خوب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's good books: در نظر کسی خوب بودن به چشم کسی خوب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in one's bad books: به چشم کسی بد بودن در نظر کسی بد ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in someone's bad books: به چشم کسی بد بودن در نظر کسی بد ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in somebody's bad books: به چشم کسی بد بودن در نظر کسی بد ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
provided that: دقیقاً معادلِ《 if 》و یا《 only if 》 ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get into a row with: بحث و دعوا کردن با کسی To get into ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
burn a hole in someone's pockets: به شدت مشتاقِ خرج کردن بودن زیاد پو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
burn a hole in someone's pockets: به شدت مشتاقِ خرج کردن بودن زیاد پو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
capacity audience: نهایت ظرفیت حضار ( یعنی بیشترین تعد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beyond hope: در شرایط بسیار بد ( به صورتی که هیچ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a lot to answer for: to be responsible for many bad thin ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give sb the silent treatment: به کسی بی محلی کردن با کسی سرد برخو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone the silent treatment: به کسی بی محلی کردن با کسی سرد برخو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
out of sorts: ناخوش احوال
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there is no accounting for taste: سلیقه ها متفاوته هر کسی یه سلیقه ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
there is no accounting for taste: سلیقه ها متفاوته هر کسی یه سلیقه ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not on: impractical or unacceptable عملی نی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's pick: انتخاب خود را کردن ( از بین چند چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you could have fooled me: ( به طور خودمانی ) آره جون خودت! تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you could have fooled me: ( به طور خودمانی ) آره جون خودت! تو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sow the seeds of: بذر چیزی را کاشتن بنیاد چیزی را نها ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sow the seeds of: بذر چیزی را کاشتن بنیاد چیزی را نها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a box of birds: سالم و سلامت، خوشحال و عالی مثال: O ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a box of birds: سالم و سلامت بودن سرحال و عالی بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on that account: به آن دلیل
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the right lines: در مسیر درست ( این عبارت یک اصطلاح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go with the tide: همرنگ جماعت شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go with the tide: همرنگ جماعت شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take sb in: این phrasal verb در مجموع ۳ معنی دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take sb in: این phrasal verb در مجموع ۳ معنی دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take somebody in: این phrasal verb در مجموع ۳ معنی دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
play the goat: مسخره بازی درآوردن، رفتار احمقانه ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a foot in both capms: ⚠️ دوستان دقت کنید شکل صحیح کلمه، c ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
settle the differences: اختلافات را حل و فصل کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
settle differences: اختلافات را حل و فصل کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pride comes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pride comes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pride goes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pride goes before a fall: به صورت تحت اللفظی اگر ترجمه کنیم: ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
weigh one's words: حرف ها و کلام خود را سبک سنگین کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not raise a finger to do sth: دست به سیاه و سفید نزدن ( کنایه از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
not lift a hand: دست به سیاه و سفید نزدن ( کنایه از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
promise the moon: وعده سر خرمن دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
promise the moon: وعده سر خرمن دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
promise the earth: وعده سر خرمن دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
promise the world: وعده سر خرمن دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
count to ten: معادل هاش در انگلیسی این ها میشه: ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take on the phone: ⚠️ دوستان دقت کنید ترجمه آقای مسعود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
by a whisker: با اختلاف خیلی کم با فاصله خیلی کم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm rubber you're glue: این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm rubber you're glue: این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am rubber you are glue: این اصطلاح اکثرا توسط بچه ها استفاد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard left: این عبارت دو تا معنی داره: ۱. سمت چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard right: این عبارت دو تا معنی داره: ۱. سمت ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the house: idiom. "In the house" is a slang ex ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run a temperature: تب داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a wrap: used to say that the filming of a m ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's a wrap: used to say that the filming of a m ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
isolated incident: رویدادی که فقط یکبار اتفاق می افتد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
needle in a haystake: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست کل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
octagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nonagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
decagon: pentagon = پنج ضلعی hexagon = شش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foci: 🔊 دوستان دقت کنید که تلفظ درست این ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
humeri: جمع کلمه humerus می باشد و خودِ hum ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be man enough to do sth: جرئت انجام کاری را داشتن ( در اصطل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exit exam: آزمون نهایی آزمونی که دانش آموزان ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exit examination: آزمون نهایی آزمونی که دانش آموزان ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تجربه تلخ: Bad experience Negative experience
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get on famously: روابط دوستانه و خوبی داشتن مثال: M ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get along famously: روابط دوستانه و خوبی داشتن مثال: M ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fighting chance: روزنه امید، کورسوی امید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shoot down in flames: پیشنهاد کسی رو رد کردن در اصطلاح عا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shoot down in flames: پیشنهاد کسی رو رد کردن در اصطلاح عا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoot someone down in flames: پیشنهاد کسی رو رد کردن دست رد به سی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
join the ranks of: به جمعِ . . . . . پیوستن قاطیِ . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back on track: به روال عادی برگشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be back on track: به روال عادی برگشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be flying high: ( در اصطلاح عامیانه ) تو اوج بودن ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on a collision course: ( اصطلاح ) سر جنگ داشتن با کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
might as well be hung for a sheep as for a lamb: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وج ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be head and shoulders above: ( اصطلاح ) یه سر و گردن بالاتر بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give one's right arm: از جان مایه گذاشتن ( برای انجام کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make one's toes curl: کسی رو از خجالت آب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make somebody's toes curl: کسی رو از خجالت آب کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
punch drunk: ( در اصطلاح عامیانه ) له و لورده ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throw in the sponge: سپر انداختن ( به معنای تسلیم شدن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
fiddle while rome burns: با بیخیالی طی کردن کک کسی نگزیدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go off the rails: از راه به در شدن ( مثلا افرادی که ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the course of true love never did run smooth: که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
albatross around one's neck: بلای جان وبال گردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
albatross around one's neck: بلای جان وبال گردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
set one's sights on something: عزم خود را جزم کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
learn by rote: طوطی وار حفظ کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jog somebody's memory: تداعی کردن خاطرات
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jog someone's memory: تداعی کردن خاطرات
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jog someone's memory: تداعی کردن خاطرات
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stick in one's mind: در ذهن نقش بستن در ذهن حک شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
roll in the aisles: از خنده روده بر شدن از خنده ترکیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody the time of day: کسی رو آدم حساب نکردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speak out of turn: نسنجیده صحبت کردن گفتن چیزی در موقع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thirst for something: تشنه ی چیزی بودن مترادف ها: crave f ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pine box: تابوت مترادف: coffin
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a poisoned chalice: something that seems very good when ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
poisoned chalice: something that seems very good when ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's hear it for: used to say that someone deserves p ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pentuple: ترتیب 《برابر کردن》 در انگلیسی ⬇️ Do ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pentagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
heptagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
octagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nonagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
decagonal: ⚠️ فقط دقت کنید که تمامی کلمات زیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shindig: A noisy party
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seal up: مهر و موم کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seal up: مهر و موم کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take evasive action: If you take evasive action, you del ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
purty: فرم غیر استانداردِ صفتِ pretty هست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sweep of something: the many different and important id ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glutton for punishment: to be someone who seems to enjoy do ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a glutton for punishment: to be someone who seems to enjoy do ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be a glutton for punishment: to be someone who seems to enjoy do ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
conciousness: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای صحیح ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concious: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
private: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
corporal: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
private first class: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
staff sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sergeant first class: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
first sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
master sergeant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sergeant major: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
third lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
second lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
first lieutenant: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
captain: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
major: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
colonel: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lieutenant colonel: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
second brigadier general: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brigadier general: ترتیب درجه های نظامی: recruit / pr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
centuple: Double: دوبرابر کردن triple: سه برا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
circle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ellipse: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rectangle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
square: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rectangular prism: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cuboid: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
right angled triangle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
right triangle: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rhombus: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rhombus: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trapezoid: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cube: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pyramid: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sphere: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
polygon: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
regular polygon: اشکال هندسی: circle = دایره ellips ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
larynx: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pancreas: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pancreas: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
esophagus: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bronchus: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abdomen: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liver: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spleen: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parotid gland: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
parotid gland: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stomach: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
parotid: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intestine: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bladder: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bronchi: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bronchi: اعضای داخلی بدن انسان: spinal cor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thumb: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
first finger: انگشتان دست به انگلیسی: thumb = ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twin: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quadruplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sextuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
septuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
octuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nonuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
decuplet: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
twins: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
triplets: ترتیب قلو ها در انگلیسی: twin = دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
aquired: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
experiance: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
occurence: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
perseverence: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
liason: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
maintainance: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
reciever: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
recieve only: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...
١ سال پیش