سید محراب میرکریمی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glove compartment: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sat nav: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

satellite navigation: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seat belt: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dashboard: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

headrest: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

visor: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

driver's seat: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

back up light: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

backup light: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oil filter: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indicator: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spark plug: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sparking plug: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

radiator hose: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fan belt: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alternator belt: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنده دستی: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دنده اتوماتیک: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیلندر: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تسمه دینام: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شلنگ رادیاتور: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاربراتور: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شمع خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

درپوش باک: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باک ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باک ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باک خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باک بنزین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فیلتر روغن: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چراغ ترمز: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صندلی راننده: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت سری صندلی: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دریچه کولر ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کولر خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بخاری خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کمربند ایمنی: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داشبرد: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جعبه داشبرد: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جعبه داشبورد: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

داشبورد: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تاکومتر: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دورسنج موتور خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دور موتور: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امپر سوخت: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرعت سنج خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرعت سنج ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیلومترشمار: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیلومتر شمار ساعتی: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کیلومتر شمار اتومبیل و غیره: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دسته دنده: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دسته دنده اتومبیل: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرمان ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرمان ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرمان اتومبیل: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اینه وسط خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پدال ترمز: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پدال گاز: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پدال گاز اتومبیل: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پلاک خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پلاک خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پلاک ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چرخ خودرو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صندوق عقب: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صندوق عقب اتومبیل: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنجره سقفی: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سقف ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برف پاک کن: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سپر عقب: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سپر جلو: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چراغ عقب اتومبیل: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چراغ جلو ماشین: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاپوت اتومبیل: قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی: h ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make somebody's blood run cold: زهره ترک کردن ( عامیانه ) مثل سگ ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make someone's blood run cold: زهره ترک کردن ( عامیانه ) مثل سگ ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

raw talent: Raw talent is the ability to learn ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

panoceanic: Relating to all oceans

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on somebody's doorstep: Very close to where someone lives ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on someone's doorstep: Very close to where someone lives ه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on your doorstep: Very close to where someone lives ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

questionaire: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full point: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dash: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyphen: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comma: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

em dash: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

en dash: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brackets: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parentheses: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apostrophe: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brace: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slash: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speech marks: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inverted commas: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hash sign: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ampersand: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tilde: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خط پیوند: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خط ربط: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نشان نقل قول: علائم نگارشی به انگلیسی: full stop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrest: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intrested: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

past time: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persue: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

english: ⚠️ دوستان دقت کنید که تحت هر شرایطی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grammer checker: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

difinite: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discribe: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wierd: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

begining of shooting: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دو برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سه برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چهار برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنج برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شش برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفت برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشت برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نه برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ده برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیست برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سی برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چهل برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پنجاه برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شصت برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هفتاد برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هشتاد برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نود برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صد برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزار برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پانزده برابر کردن: ترتیب《برابر کردن》 Double: دوبرابر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convinience: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foriegn: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liesure: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accomodations: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accomodation: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accomodate: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

accomodating: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ninty: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

expresso: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pridictor: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asparagus: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparagu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bell pepper: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparagu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فلفل تند: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparagu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فلفل دلمه ای: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparagu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cabbage: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گل کلم: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلم بروکسل: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کلم فندقی: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cauliflower: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lettuce: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاهو: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leek: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chives: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basil: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chive: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chive: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cress: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coriander: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spring onion: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shallot: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fennel: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بادیان: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

green bean: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

french bean: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mint: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

لوبیا سبز: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

string bean: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مریم گلی: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sage: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beet: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کدو: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کدو سبز: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

okra: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

courgette: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بادمجان: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aubergine: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیب زمینی شیرین: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sweet potato: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet potato: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیب زمینی: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parsnip: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هویج وحشی: اسامی سبزیجات به انگلیسی: asparag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blasphemously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blasphemer: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

increasingly: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dissmisive: ⚠️ دوستان دقت کنید که املای درست ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

devastating: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not have a hair out of place: to have a very neat appearance تر و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

treacherously: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intention: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tenacity: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

analytic: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

analytical: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

analyze: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disturb: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bolt: ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolb ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

screw: ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolb ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disturbing: 🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) ای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

washer: ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolb ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slotted screwdriver: ابزار آلات مختلف به انگلیسی: toolb ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های سید محراب میرکریمی